وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ سوره مبارکه هود آیه ۵۲ |
اسماء حسنی |
![]() |
![]() |
![]() |
شنبه ، 7 شهریور 1388 ، 13:45 | |||
« الله خالق کل شیء و هو علی کل شیء وکیل »
یعنی، خدای متعال، خالق هر چیز است و اوست وکیل برهر چیز. آن جمال و قدرت و فضل و هنر ز آفتاب حُسن کرد این سو سفر
باز می گردند چـــــــون استارها نـور آن خورشید زین دیوارها پرتو خــــــــورشید شد تا جایگاه ماند هــر دیوار تاریک و سیاه
(دفترپنجم مثنوی)
حافظ هم می گوید: هر دو عالم یک فروغ روی اوست گفتمت پیدا و پنـــــهان نیز هم مخلوقات همانند قالب هایی هستند که هر کدام درحد خود و به اندازه خود، تابش گاه و تجلی گاه جمال و کمال خدای متعال و به تعبیری، مجلا و مظهر کمالات وجودی اوست، چه در اصل وجود خود، و چه در کمالات وجودی خود. بهترین دلیل براین حقیقت درنزد صاحبان بصیرت، و نه پیش ارباب غفلت، ماجرای تبدل ها، تحول ها، صورت عوض کردن ها، و جابجا گشتن صورت ها درنظام مشهود است. اگر در همه آنچه در عالم مشهود می گذرد دقت کنیم، به وضوح خواهیم دید هر موجود و هر مخلوقی چند صباحی به اندازه خود، محل تابش جمال و کمال خداست، و بعد از مدتی هم تمام می شود، یعنی از معرض تابش جمال و کمال او کنار می رود و موجود یا مخلوق دیگری در معرض تابش یا تابش ها قرار می گیرد و آن هم بعد از مدتی جای خود به دیگری می دهد. همین طور علی الاتصال به اندازه ای که مخلوقات در درجات مختلف پذیرا هستند، تابش های حُسن وکمال او در قالب های آنها به ظهور می رسد و در مقطع محدودی در آنها می تابد و به طور منظم و کاملا حساب شده ای قالب ها جابجا می شوند و می گذرند، و آنچه ادامه دارد، همان اصل تابش ها ست. ( دقت شود ). مولوی می گوید : خلق را چون آب دان صاف و زلال اندر او تابان صفات ذوالـــــجلال علمشان و عدلشان و لـطفشان چون ستاره چـــرخ بر آب روان و بعد ازچند بیت می گوید : آب مبدل شد در این جو چند بــــار عکس آن خـــورشید دائم برقرار
( دفترششم مثنوی )پس بنایش نیست بر آبـــــی روان بلکه بر اقطار عـــــرض آسمان .......... تجلیات اسمائی ذات غیبی، برای یک سلسله غایات الهی و مقاصد ربوبی، از آن جمله اینکه، مخلوقات او در مقام عبودیت و در مقام دعا و تسبیح و حمد او، از طریق اسماء او به او متوجه شوند، و به عبارتی، به اسماء او، به او روی بیاورند و او را بخوانند و بخواهند، زیرا که به غیب ذات او راهی نیست، و ذات بی نام و نشان او را نمی شود قصد کرد و متوجه شد، مگر از طریق اسماء او و به اسماء او. ( دقت شود ) آیه 110 سوره اسراء را از این نظر هم بخوان و تدبر کن که فرمود : « قل ادعوا الله او ادعوا الرحمن أیا ما تدعوا فله الاسماء الحسنی ». همه مخلوقات و همه ذرات وجود به خدای متعال علم دارند، و همه به او عشق می ورزند، و به تسبیح او مشغول، و در طلب و حرکت به سوی او هستند، لکن از طریق اسماء او به اسماء او: «تسبح له السموات السبع و الارض و من فيهن و ان من شيء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم انه كان حليما غفورا». (اسرا-44) جمله ذرات عــــــالم در نــهان با تو می گویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیریم و هُــشیم با شما نا محرمان مــــا خامُشیم چو شما سوی جمادی می روید محرم جان جمادی کـــــی شوید از جمادی در جهان جـان روید غلغل اجــزای عـــــــالم بشنوید فـــــــاش تسبیح جمادات آیدت وسوسه تـأویل ها نـربایــــدت چون ندارد جـــان تو قندیل ها بهـــر بینش کرده ای تـأویل هـا (دفترسوم مثنوی ) .......... اسماء ثبوتی و اسماء تنزیهی اسماء حسنای خدای متعال به لحاظی به دو دسته تقسیم می شوند: اسماء ثبوتی و اسماء تنزیهی. اسماء ثبوتی اسماء ثبوتی، اسمائی هستند که از کمالات ذات و صفات ثبوتیه او خبر می دهند و ثبوت کمالات و صفات کمال او را می رسانند. اکثر اسماء الهی از این قبیل است، مانند علیم، قادر، حی، قیوم، سمیع، بصیر، رحمن، رحیم، رئوف، کریم، عفو، غفور، و نظایراینها. اسماء تنزیهی اسماء تنزیهی، اسمائی هستند که از پاکی و منزه بودن ذات از همه نقایص و نواقص، و از همه حدود و عدم ها، و ازهمه صفات سلبیه خبر می دهند و طهارت او از همه آنها را میرسانند، مانند، قدوس، سبحان، تعالی، لیس کمثله شیء،... . .......... درجات تنزیه در بین انسانها به شرحی که گذشت، انسان هم به عنوان نوعی از انواع مخلوقات برای خود و به تناسب جهاز وجودی خود دارای مرتبه خاصی از تنزیه است که اختصاص به آن دارد. .......... درجات تنزیه در بین انسانها، از درجاب معرفت آنان به خدا سرچشمه می گیرد، و هر کس از هر درجه ای از درجات معرفت به خدا برخوردار باشد، به اندازه آن و به تناسب آن از درجات تنزیه برخوردار خواهد بود. دریک تقسیم بندی کلی می شود چنین گفت: 1- کسانی که در مراحل ابتدائی ایمان و عمل هستند و از معرفت کمی برخوردارند، ..... 2- کسانی که در مراحل بالاتر ایمان و عمل هستند و ازمعرفت نسبتا بالاتری برخوردارند، ..... 3- کسانی که در مراحل کامل ایمان وعمل می باشند و ازمعرفت کامل بهره مند هستند، ..... 4- و بالاخره کسانی که درکامل ترین مرحله ایمان و عمل بوده و ازکامل ترین معرفت بهره مند هستند، ..... تنزیهی که انبیاء و اولیاء الهی دارند ...و بالاخره دقت و تأمل در روایات و دعاهای وارده ازآن حضرات، دال بر این است که آن بزرگواران درمقام تنزیه، خدای متعال را از آنچه در فکر ما نمی گنجد هم تنزیه می نمایند، از آنچه که جناب او منزه از آن است لکن در حوصله دانش ما نیست . بعد ازاین گر شرح گویم ابلهی است زآنکه شرح این ورای آگهی است
ور بگویم عقـــــــل ها را بــــر کـند ور نویسم بس قلـــــــــم ها بشکند ور بگویم شــــــــــــــرح های معتبر تا قیامت باشد آن بس مختصـــــر ( دفتردوم مثنوی ) آنچه در مقام تنزیه و گفتن « سبحان الله » یا « سبحان ربی العظیم » یا « سبحان ربی الاعلی» و نظایر اینها مقصود آن بزرگواران است، مخصوص خود آنان و مقام و منزلت آنان است، و من و تو و همچنین صاحبان معرفت بالا هر کدام فقط در حد خود از مقصود آنان می توانیم خبر داشته باشیم، نه اینکه همه مقصود آنان را بفهمیم.
|
*صلوات بر حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها
*فیلم بیانات حضرت استاد در خصوص مصحف حضرت فاطمه سلام الله علیها (فایل تصویری)
*فایل صوتی در خصوص حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع)