شنبه ، 21 شهریور 1388 ، 13:51 |
بسم الله الرَُِّحمن الرَّحیم
كتاب "رساله محبت"نوشته آيت الله استاد شجاعي از انتشارات سروش1387 به انضمام"نه كلام" در باب معارف الهي
بخش اول/ رساله محبت فصل اول / ایمان حقیقی، وصف دل و شأن آن است فصل دوم / عبادت اصلی، وصف دل و شأن آن است فصل سوم / علم و ادراک، در اصل، وصف دل و شأن آن است فصل چهارم/ تحول دل، حالات و آثار و آداب فصل پنجم/ محبت فصل ششم/ آثار محبت و آداب آن
بخش دوم/ نه کلام کلام اول/ معارف در مخاطره دو عامل کلام دوم/ ضرورت تبیین صحیح معارف و برکات این تبیین کلام سوم/ تصویر ناصحیح معارف و تبعات آن کلام چهارم/ غیب روزه و ضیافت الهی کلام پنجم/ عبودیت کلام ششم/ آیت خواب و آیت های موجود در آن کلام هفتم/ کتاب یا صحیفه عمل انسان-به زبان معروف-نامه عمل کلام هشتم/ خواب دنیاو غفلت از عالم عهد کلام نهم / حذف ها و تغییرهای سؤال برانگیز
گزيده اي از كتاب رساله محبت:
ايمان حقيقي، وصف دل و شان آن است: ..........
قرآن کریم در آیات زیاد، به مناسبت های گوناگون، با الحان و تعابیر مختلف، و توأم با نکته ها و اشارتها، اهتمام خاصی روی « دلها » داشته، و برای « دلها» و به تبع آنها برای عقلها و فکرها و چشمها و گوشها حساب مخصوصی قائل شده است که متأسفانه مانند بسیاری از حقایق و معارف قرآنی مهجور گردیده است. آنچه قرآن در این باب بیان فرموده، و اسراری که در آیات همین باب نهفته است، چیزی نیست که بشود در گفته ها و نوشته ها آورد، زیرا علاوه بر اینکه حقایـق نوری و مقاصد عالیه قرآن در این باب، مانند ابواب دیگر، چنان که هست، از ما محجوبان مستور است، آن مقدار هم که فهمیده می شود، ممکن نیست همه آن به گفته و نوشته بیاید، برای اینکه قسمتی مخصوص کسانی است که از مکاشفات و مشاهدات صحیح برخوردارند، یعنی یافتنی است و نه گفتنی و شنیدنی، قسمتی بسیار دقیق و عمیق است و برای اکثر اشخاص قابل فهم و هضم نیست، و قسمتی هم که می شود گفت و می شود فهمید، احتیاج به شـرح و بسط طولانی دارد. ..........
گر گشـاید دل ســر انبان راز جان به سوی عرش سازد تُرکتاز گر زبان گوید ز اســرار نهان آتـش افروزد بســـوزد این جـهان ( دفتر اول مثنوی) قرآن کریم، ایمان حقیقی را که در اصل، ارتباط باطنی با خدای متعال، عوالم غیب، و حقایق پشت پرده است، مخصوص دل، وصف آن، و شأن آن می داند. مواردی از آیات قرآنی دراین باب را دراینجا می آوریم و برای بازگذاشتن مجال تدبّر در آیات شریفه، از ترجمه آیاتی که می آوریم صرف نظر نموده و فقط به ذکر جمله ها و نکته هایی که دالّ بر مقصود است اکتفا می کنیم، و به تعمّق در تدبّر هم توصیه می نماییم. 1- در آیه 7 سوره مبارکه حجرات می فرماید:
« ... وَ لکِنَّ الله حَبّـبَ إلیکُمُ الایمانَ و زَیّـنَهُ فِی قُـلوبِکم وَ کَـرَّهَ إلیکُمُ الکُفرَ وَ الفُسُوقَ وَ العِصیانَ ... ».
این آیه از این معنا خبر می دهد که خدای متعال ایمان را برای مؤمنین محبوب گردانید و آن را در دلهای آنان زیبا و جذّاب قرار داد، و کفر و فسق و معصیت را برای آنان منفور کرد. پیداست که چنین ایمانی همان ایمان حقیقی است، زیرا وقتی انسان ایمان را دوست داشت و ایمان در دل او چنان جذاب بود که او را از کشیده شدن به سوی کفر و فسق و معصیت باز داشت، ایمان او ایمان به معنی کلمه، یعنی ایمان حقیقی خواهد بود. ..........
این ایمان دل است که کار ساز است، و آثار و برکاتِ ایمان را در بردارد، آثار و برکاتی که قرآن برای « ایمان » ذکر می کند. ایمانی که در مرحله فکر و عقل است و در این مرحله باقی است و به دل راه نیافته است، ایمانی ابتدایی و صوری است، و چندان کار ساز نیست. ایمان که در ابتدای امر به کمک فکر و عقل به دست می آید، و به صورت « عقیده » برای انسان است، مادامی که به دل راه نیافته است، از آثار و لوازم ایمان سهم چندانی ندارد. ..........
رمز قضیه جز این نیست که اینها همه آثار ایمان حقیقی، یعنی ایمان راه یافته به « دل » است؛ ایمانی که خدای متعال آن را « ایمان » و صاحب آن را « مؤمن » به حساب می آورد، نه آثار ایمانِ ابتدایی که ایمان ماست، و مشمول ِ « ولمّا یَدخل الایمـان فی قـلوبکُم ».
پس چنان کن فعل خود کآن بی زبان باشد أشهَـــد گفتــن و عــین بیـــان تا همــه تن عضو عضوات ای پسـر گفته باشد أشهـد انــدر نفــع و ضرّ رفتـن بنــــده پی خــواجه گــــواست که منـم محکوم و این مولای ماست ( دفتر پنجم مثنوی )
ادامه دارد...
|