شوق لقا

شوق لقا

بسم الله الرحمن الرحیم

شوق لقای محبوب آرزوی مخصوصی است که به دنبال شوق لقاء می‌آید، و اختصاص به مشتاقان لقای محبوب دارد و برای دیگران این آرزو نه تنها وجود ندارد، بلکه کاملا ناشناخته و حتی نامفهوم است و نمی‌توانند بفهمند که چگونه می‌شود انسان را چنین آرزویی باشد.

این آرزو آرزوی مرگ است.

مرگ برای آنان آرزوست. در تفسیر قمی در ذیل آیه ۶ سوره جمعه که  ی‌فرماید: “قل یا ایها الذین هادوا ان زعمتم انکم اولیاء لله من دون الناس فتمنوا الموت ان کنتم صادقین” آورده است که:

“ان فی التوراه مکتوب: اولیاء الله یتمنون الموت”   

(نقل از تفسیر المیزان، ج ۱۹، ص ۳۱۱)

یعنی در تورات نوشته شده است که: اولیاء و دوستداران خدای متعال مرگ را آرزو می‌کنند.

گرچه ” مُحبّین واله ” به لحاظ معرفت، طهارت و انقطاعی که دارند، در حیات دنیوی خویش شاهد “وجه الله” اند و محبوب آنان در همین جا هم مشهود آنان است، اما هر چه باشد، بالاخره حجاب بدن به جای خود حساب خود را خواهد داشت، و بود و نبود آن یکی نخواهد بود، و شهودی که قبل از انقطاع از بَدَن هست، با شهودی که بعد از انقطاع از بَدَن حاصل می شود، از زمین تا آسمان فاصله دارد. از زمین ناسوت تا آسمانِ ملکوت. (دقت شود)

موطن اصلی شهود و لقاء، یعنی آن موطن که خدای متعال به مشیت خود آن را موطن مخصوص شهود و لقاء، و به عبارت دیگر موطن شهود مخصوص و لقاء مخصوص قرار داده است، موطن بعد از مرگ است که با مرگ و خروج از دنیا می‌شود به آن رسید، البته برای اهل آن.

نمی‌دانم در جمله‌ای که رسول اکرم صلی الله علیه و اله در اواخر عمر خویش به امیرالمومنین علیّ بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمود دقت کرده‌ای؟! آنجا که فرمود:

“یا علی اِنّی خُیّرت بین خزائن الدّنیا و الخلود فیها او الجنه فاخترت لقاء ربّی و الجنّه”

(بحار، ط ج، ج۲۲، ص ۴۶۶)

یعنی “یا علی حقیقت این است که من مخیّر گردیدم بین خزاین دنیا و خلود در آن و بین بهشت و من لقای پروردگار خویش و بهشت را اختیار کردم.”

و نمی دانم در جمله معروف از حضرت مولی الموحّدین صلوات الله علیه به هنگامی که شمشیر در حال نماز برسرش فرود آمد به زبان آورد تامل کرده‌ای؟!

آنجا که فرمود:

“فُزت و ربّ الکعبه”

یعنی قسم به پروردگار کعبه که فائز گشتم.

فائز گشتن، به مقصد و مقصود رسیدن است. (دقت کن)

)برگرفته از کتاب رساله محبت، ص۱۱۴-۱۱۶)