نماز

با نماز و روزه دیگران فریب نخورید!

🔻فریب نخورید ❗️

🌓اداء امانت یکی از فضیلت‌های سالکین است و در مقابل آن ، خیانت یکی از جلوات هوی نفس می‌باشد.

🔹اداء حق امانت حتی در مقابل فاجر و کافر از وظایف سالکین است.

☀️مومن واقعی را با درست گویی و امین بودن می‌توان شناخت و انسان باید از فریب خوردن با ظواهر پرهیز کند.

🔸انجام دادن اذکار مختلف سالک را به تنهایی به مقصد نمی‌رساند بلکه ابعاد سلوک بسیار وسیع است.

🌿[سلسله مباحث تزکیه نفس ۱۳۶۲ ش]

#آیت_الله_شجاعی(ره)

در معنای ذکر

بسم الله الرحمن الرحیم

در همه احوال و لحظات علی الاتصال بیاد خدایی باشد که در محضر اوست و بر اساس همین یاد، مراقب حرکاتش باشد. آنچه خدا امر کرده، آنطور باشد و آنچه نهی کرده، آنطور نباشد. مراقبت در همه حرکات ظاهر و باطن. می‌خواهد فکری بکند؛ آیا خدا اجازه می‌دهد یا خیر؟ می‌خواهد حرفی بزند، نیتی بکند، بخورد، بنشیند، بلند شود، امر و نهی بکند، مواجه با کسی داشته باشد؛ آیا خدا اجازه می‌دهد یا خیر؟مرتب مراقب حرکاتش باشد اگر جایی احساس کرد وظیفه‌اش است چیزی بگوید و گفت، آن یاد خداست. اگر در جایی عملی را نباید کرد یا حرفی را نباید زد و نزد، آن یاد خداست و ……….

حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند که هر کسی در حرکاتش دقیقا اطاعت از خدا می‌کند، ذکر خدا می‌گوید اگر چه نماز و روزه اش و تلاوت قرآنش کم باشد.

این معنی ذکر است و عمل کردن به آن هم خیلی سخت است. وقتی هم که تصمیم می‌گیرید از یادتان می رود و شکست می‌خورید، دو باره برگردید و شکست نخورید، همینطور می شود. اول کار سخت است تا ملکۀ طیبه و راسخه شود در وجودتان. ( در این صورت) نیت و فکری می خواهید بکنید بلافاصله خواهید فهمید و خدا دستتان را می گیرد و منصرف می‌شوید و آنرا رد می کنید. ذاکرین واقعی بسیار کم هستند.

از تذکرات حضرت علامه شجاعی (ره) ۱۳۶۷

اهل عمل

بسم الله الرحمن الرحیم

افرادی که عقل و شعور بالا داشتند، چرا شب و روز گریه می کردند و مضطرب بودند؟! همچون علامه (طباطبائی) و… آنرا که می دیدیم همیشه مضطرب بود؛ شبهایش را که ما نمی دیدیم. او می گفت آیه ایی را پیدا نمی کنم که مرا از اهل نجات قرار دهد؛ هر چه اهل نجات بوده شرایطی گذاشته که ما و شما نداریم؛ شرایط سنگین!!

ما فکر می کنیم، نماز می خوانیم با آن وضع! روزه می گیریم با آن وضع! ما فکر میکنیم که راه نجات را پیش گرفته ایم. مرحوم علامه در جلسات خصوصی، بیش از یکی دو بار او را متبسم ندیدم؛ همیشه او را نگران می دیدم ( من غیراز جلسات عمومی، پنج سال خصوصی در محضرش بودم ) من نمی توانم بگویم که قرآن را بهتر از او فهمیده ام، شما هم نمی توانید بگوئید. او می گفت برطبق آیات قرآن نمی توانیم بگوئیم راه نجات را یافته ایم.

نماز، روزه و … جزئی از راه نجات است؛ بقیه اش را ما ترک کرده ایم. به بیان قرآن، «تاب» اولا، « آمن » ثانیا، « عمل صالحا » ثالثا؛ ( عمل صالحا بلسان الله؛ یعنی عمل صالح براساس آنچه خدای متعال می فرماید).

وقتی انسان نداند که چه راه پر مخاطره ایی در پیش است، نمی ترسد و خوف ندارد؛ چرا حضرت علی صلوات الله علیه آنقدر خوف داشت؟! تا راجع به حضرت گفته می شود چنین؛ می گویند او امام است!! آیا چون امام است باید از او تبعیت کرد؛ یا از او فرار کرد؟!!

از تذکرات معظم له ۱۳۶۷

فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره

بسم الله الرحمن الرحیم

در این آیه دقت کنید:فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ .

آیا دروغ است یا راست؟!! آیا خدا مبالغه کرده یا راست گفته؛ یعنی آنچه را هست گفته یا آنچه را نیست گفته؟!!
ذرات حرکات شما، اکثرا شرٌ بوده است؛ نگاه، استماع، بیان، خطورات، فکرهای خلاف و … همه شرٌ بوده است. خوب با این حساب اگر این آیه درست باشد چه می شود؟!! آیا درست است یا خدا فقط برای ترسانیدن گفته است؟!!
بنابراین، شما به دیگران نگاه نکنید؛ به آنکه می گوید و عامل نیست نگاه نکنید؛ به آنکه میگوید خدا می بخشد نگاه نکنید؛ شما آن غفرانی را باور کنید که قرآن می گوید؛ نه آن غفرانی که من و امثال من می گویند. ببین خدا چه گفته است!! برگردید و توبه کنید؛ گناهان را بشناسید؛ توبه کنید. پنج دقیقه وقت داشتید، نماز قضا کنید؛ استغفار و گریه و تضرع کنید. به قرآن دقت کنید؛ به آن آیه دقت کنید. در این که عالم حجاب هست دقت کنید. در سنگینی شرایط دقت کنید و به بدی وضعمان دقت و باور کنید.

از تذکرات معظم له ۱۴/۳/۱۳۶۷

لیله القدر

بسم الله الرحمن الرحیم

درک لیله القدر یک معنى مخصوص دارد. در لحن دعاها هست که خدایا مرا موفق بکن به درک لیله القدر و یا مثلاً در عرف گفته مى‏ شود: فلانى موفق به درک لیله القدر شده یا آرزویى است براى اهلش که موفق بشوند به درک لیله القدر.

این همه براى ما و شما لیله القدر آمده و گذشته ولى ما درک نکرده‏ ایم. آیا آن شبها ما نبودیم؟ چرا بودیم. بیدار نبودیم؟ چرا بیدار هم بودیم! اما آیا لیله القدر را درک کرده ایم؟ خیر! لحن دعاهایی که درک لیلهالقدر را خواسته ‏اند، خودش معلوم مى ‏کند [که] این نیست که مثلاً شب لیله القدر را انسان بیدار باشد و به عبادت هم بگذراند و آن شب هم که بیدار مى‏ ماند و عبادت مى ‏کند، لیله القدر باشد، او درک کرده باشد!… همه مؤمنین مادامی که عمر دارند هر سال یک بار لیله القدر را [ظاهرا] درک می کنند. حالا مثلاً [اگر] شصت سال عمر داشته باشند، شصت بار لیله القدر را درک می ‏کنند؟ اینجور نیست. حتى آن کس که روزه می ‏گیرد و شبهاى لیالى قدر را هم بیدار می ‏ماند، گرچه خوب است و توفیق است، ولى این که موفق به درک لیله القدر [شود]، آن هم چندین بار، بعید است آن لحن‏ ها این را نشان بدهد. …لحن [دعاها] نشان مى ‏دهد درک لیله القدر چیز خاصّى است و معناى بخصوصى دارد، که [البته] عاید کسانى خواهد بود که ایمان داشته باشند و عامل باشند و روزه باشند و شب هاى لیالى قدر هم على الحساب بیدار و مشغول عبودیت، به معناى خاص باشند … این معناى مخصوص از درک لیله القدر ـ آن اندازه که من متوجه مى‏ شوم ـ این است که، این بى ارتباط نیست با اناانزلناه فى لیله القدر، یعنى نزول قرآن! حقیقت قرآن، حقیقت بالاى قرآن بصورت دفعی ‏‏‏اش.

نزول دفعى قرآن [آن است که] قرآن یکباره به قلب رسول اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و آله [نازل شده است] که [این از] مراتب نزول قرآن است. [این نزول دفعی هم فقط] یکبار شده است، در ماه مبارک رمضان هم شده است، یک شب هم شده است که آن شب، شب قدر است، [که در آن شب، قرآن به صورت یکجا] به دل رسول الله صلوات‏ الله‏ علیه‏ و آله [نازل شده است] و بعد هم بصورت تفصیل در بیست و سه سال آمده است که [این نزول تدریجی و] تفصیلی می ‏شود: «تنزیل».

درک لیله القدر با این مسئله نزول قرآن در لیله القدر بى ارتباط نیست. یعنى خود نزول قرآن با لیله القدر بى ارتباط نیست. [البته] اصل [و] مقام جمعى قرآن، نه مقام تفصیلش. قرآنِ یکجا، مقام جمعى قرآن که به رسول اکرم صلی‏ الله‏ علیه ‏و آله عنایت شده است. و [قرآن] بعد از آن مقام جمعى، در طول بیست و سه سال، تنزلات تفصیلى پیدا کرده است. این نزول قرآن بى ارتباط با شب قدر نبوده است.

[این اتفاق هم تصادفی نیست] انا انزلناه فى لیله القدر، نه این که تصادفاً [قرآن] در این شب [نازل] شد. این که بگویند فلانى در فلان روز آمده، هر روز مى‏ آمد مى‏ شد، اما حالا در عین حال، فلان روز آمد. [اما نزول قرآن این طور نیست،] این جور نیست که بگوئیم شب قدر شبى است، حالا نزول قرآن هم تصادفاً در آن شب بوده [و] در واقع تقارن بوده! نه، تقارن نیست. اصلاً خود لیله القدر با خصوصیاتى که دارد در نزول قطعى قرآن نقش دارد. یعنى در این زمان باید این قرآن به رسول الله صلی ‏الله ‏علیه‏ و آله نازل بشود، در همین شب باید نازل بشود نه در غیر این شب! وقتش این شب است!

از تذکرات حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی.