ali

چراغ هدایت

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کتاب چــراغ هــدایت

آیت الله استــاد محمد شجاعـی

چاپ انتشارات سروش ۱۳۹۱

تلفن مرکز پخش انتشارات سروش : ۰۲۱۶۶۴۹۳۶۲۲ — ۰۲۱۸۸۳۱۰۶۱۰

مقدمه ناشر :…

فصل اول : حسیـــن بنـده بــی مانند خـــدا

فصل دوم : ثــواب گــریه برای امـــام حسیــن علیه السلام

فصل سوم : ثــواب زیــارت امـام حسیــن علیه السلام

فصل چهارم: مکــارم اخلاقـی و فضــائل وجـودی امـام حسین علیه السلام

فصل پنجم : خــون سید الشــــهداء (ع) و اشتـداد غضب الـــهی

فصل ششم : هـل من نــاصر ینصـرنی

فصل هفتم : قیـــام مختـــار ثقـفی

تذکـــراتـی در باره مــاه محــــرّم

نمــایه

منــابع

کیمیای وصال تجدید چاپ هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کتاب « کیمیــای وصــال »
نوشته آیت الله استاد محمد شجاعی 
چاپ انتشارات سروش ۱۳۸۸

تجدید چاپ هفتم سال ۱۴۰۰ هـ ش

تلفن مرکز پخش انتشارات سروش : ۰۲۱۶۶۴۹۳۶۲۲ — ۰۲۱۸۸۳۱۰۶۱۰

فصل اول : مقدمات

حیات نخستین و تفاوت آن با حیات دنیایی
حیات دنیایی از دیدگاه قـرآن
حیات حقیقی از دیدگاه قـرآن
تأثیر ایمان و کفر در حیات دنیایی
حجاب های ظلمانی و حجاب های نورانــی
تفاوت حجاب های ظلمانی و نورانــی
حجاب های نورانی درکلام وحــی
حقیقت حجاب و محجوب

آثار حیات دنیایی و مقایسه آن با حیات های بالاتر
گستـرش تـوان درک  درمراتب بالای حیــات
حیات برتـر در گرو مرگ حیات پایین تر ( مرگ اختیاری )
مرگ اختیاری در کلام وحــی و معصومـان (ع)
کمـال ادراکات ، نشانه حیات برتــر
ادراکات بالاتـر در کلام  وحــی
نمونه های قـرآنی از حیات  برتــر
نمونه های روایـی از حیات برتــر
تبعیت ازدین و انسـان کـامل ، شـرط  حیـات برتر

فصل دوم : منازل سلوک

بخش اول : منزل یقظــه
بخش دوم : منزل توبــه
بخش سوم : منزل انابــه
بخش چهارم : منزل مراقبــه
بخش پنجم : منزل قصـد و لزوم آن در مراقبه
بخش ششم : منزل عــزم در طلب حق تعالــی
بخش هفتم : منزل اراده و جایگـاه آن درسلـوک
بخش هشتم : منـزل ادب
بخش نهم : منزل فقــر و جایگاه تحصیل آن در مراقبه
بخش دهم : منزل انــس و اهمیت تحصیل آن

تجسم عمل و شفاعت

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب تجسم عمل و شفاعت

آیت الله استاد محمد شجاعی

تنظیم و نگارش: محمد رضا کاشفی

چاپ انتشارات اندیشه جوان

چاپ اول سال ۱۳۸۳

فهرست:

پیشگفتار

مقدمه

معنی شفاعت

شفاعت و اقسام آن

شفاعت رهبری

شفاعت مغفرت

شفاعت گران

شفاعت شوندگان

محرومان از شفاعت

شفاعت و شرایط آن

شفاعت و چند پرسش

تحلیلی کوتاه از توسّل

گذر و نظر

دفتر پنجم: تجسم عمل و شفاعت

تطابق عوالم وجود

تطابق عوالم در قرآن

تجسم عمل

چند نکته

تجسم اعمال، اوصاف و عقاید در قرآن

تمثل اخلاق، اوصاف، و عقاید و اعمال در روایات

شفاعت

شفاعت در قرآن

شفاعت کلی در آیات

قرآن و شفاعت در قیامت

شفاعت در روایات

شفاعت و ولایت تکوینی

شفاعت و هدایت

شفاعت و محبت

نکته آخر

چکیده

کتابنامه

مباحث موضوعی (تکمیل شده✅)

تمام فایل های صوتی در این بخش از طریق رادیو قرآن تحت عنوان “کیمیای وصال” پخش شده و مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت استاد این فایل ها را دسته بندی و تا حد امکان اصلاح کیفیت نموده است.

بقیه الله”صلوات الله علیه” _ چاپ هشتم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کتاب”بقیه الله”(صلوات الله علیه) چاپ هشتم ۱۴۰۱ منتشر شد.

کتاب بقیه الله (ع)

آیت الله استاد محمد شجاعی

چاپ انتشارات سروش

چاپ اول سال ۱۳۷۸

تلفن مرکز پخش انتشارات سروش : ۰۲۱۶۶۴۹۳۶۲۲ — ۰۲۱۸۸۳۱۰۶۱۰

 

📖 این کتاب دارای شش فصل و بخش های مختلف می باشد؛

🔹فصل اول: شناخت حضرت مهدی (ع)
🔹فصل دوم: غیبت کبری
🔹فصل سوم:امام مهدی از منظر اهل سنت
🔹فصل چهارم : عصر ظهور
🔹فصل پنجم: رجعت
🔹فصل ششم: عرض اخلاص، اطاعت و عشق

 
گزیده ای از کتاب بقیه الله (ع)

 

… هر چند به یک معنی کلی رسول خدا صلی الله علیه و آله و همه ائمه علیهم السلام ” بقیه الله ” اند؛ ولی این لقب به امام زمان (سلام الله علیه) اختصاص یافته است. این اطلاق و انتساب طبق مطالبی که در بحث “ولایت تکوینی ” مطرح است، تفسیرشده و تا حدی توجیه و تفسیر درستی تلقی می شود.
توجه به چند نکته ــ که به تفصیل در مباحث “ولایت تکوینی ” پیگیری شده و در اینجا به اختصار و اشاره طرح می گردد ــ ما را در فهم بهتر مسئله مدد کار خواهد بود.

 

نکته یک:

مخلوق اول: ذات غیبی حضرت حق ــ که در عالم اسماء، درمظاهراسماء یا ظهورات اسماء تجلی می یابد ــ به وجود جمعی واحد در یک حقیقت جلوه می کند. این وجود جمعی واحد همان “مخلوق اول” یا “مثل اعلی” یا “روح اعظم ” یا “وجه الله ” و یا … است که بهترین خصوصیت از خصائص وجودی او، بی واسطه بودن و دیگری حکایتگری به بهترین صورت و کامل ترین وجه از حضرت حق می باشد.
مخلوق اول مخلوقی است که در مخلوق بودن در حد کمال بوده و اسمای حسنای حق در وجود او به خوبی تجلی یافته است. این تجلی چنان است که شهود او، شهود حق است ؛ جمال و جلال مطلق را نشان می دهد و جلوه تام حضرت حق می باشد.
……….

 

نکته دو:

معصومان مصداق حقیقی اولین مخلوق: قرآن، روایات، دعاها و زیارات معتبر حکایتگر آن است که اولین مخلوق خداوند، انسان کامل بوده که بروجود گرامی حضرت رسول (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) منطبق است. آنان به بهترین صورت و کامل ترین وجه، حکایت از حق و صفات کمال او می کنند، و آئینه وار خداوند را با همه اسما و اوصافش به خوبی نشان می دهند. حضرات معصومین فانی در شهود ذات اقدس خداوندند و نه تنها خویش بلکه توحید و فنای خود را نیز نمی بینند.
……….

 

نکته سه:

تجلی نو معصوم در جسم مستعد: ” نورمعصوم” اولین مخلوق است و قبل از همه مخلوقات دیگر موجود بوده و هر وقت ماده ــ با ترکیب و استعداد خاص ــ خود را در معرض تابش آن قرار دهد و با آمادگی پذیرش آن، در برابر این نور قرار گیرد، در وی تجلی می کند. ……….

 

نکته چهار:

ظهور مخلوق اول درترکیب بدنی با مشیت حق؛ مخلوق اول یا روح اعظم یا حضرات معصومین (ع) در ترکیب بدنی و زمینی با ظهور تمام ظاهر می شوند، براین اساس رسول اکرم (ص) ظهورهمان مخلوق اول در زمین است ، علی (ع) نیز چنین است تا حضرت ولی عصر(عج) . اما ظهور آنان در ترکیب زمینی و مادی با مشیت حضرت حق است.
……….

 

معنی بقیه الله:

می توان “بقیه الله” را به معنای ” آن چیزی که نگه داشته شده است ” و بقیه الله را به معنی “چیزی که خدانگه داشته است” تلقی کرد؛ آنگاه با توجه به نکات ذکر شده میگوئیم: حضرات معصومین (ع) که از ولایت مطلقه برخوردار بوده و مخلوق اول و فانی در وجه حق و مستغرق در عبودیت و عشق به خداوند متعال اند، در ابدان مادی تجلی و ظهور یافته و به مشیت و اذن و خواست حق در ترکیب ارضی برای مدت زمانی نگه داشته شده اند و بر این اساس همه آنها بقیه الله اند. ولی این مسئله در خصوص امام زمان (ع) شدیدتر و طولانی تر است.
……….

 

امام مهدی علیه السلام در کلام بزرگان علما و عرفای اهل سنت:
محی الدین ابن عربی (۶۳۸ هـ . ق )
ابن عربی که از بزرگان عرفا و در حقیقت پدر عرفان به شمار می رود در فتوحات مکیه خویش باب ۳۶۶ بنابر نقل الیواقیت و الجواهر شعرانی می گوید:
” بدانید که خروج و قیام مهدی (ع) حتمی است، اما قیام او واقع نخواهد گشت ، مگر زمانی که زمین از ظلم و ستم لبریز گردد، سپس مهدی آن را از عدل و داد پر خواهد کرد و اگر یک روز ازدنیا مانده باشد، خداوند آن روز را چندان طولانی کند که خلیفه خدا بیاید. او از عترت رسول الله (ص) و از فرزندان فاطمه (ع) است و جد او حسین بن علی (ع) است. پدر او امام حسن عسکری (ع) فرزند امام علی نقی (با نون) فرزند امام محمد تقی(باتاء) فرزند امام رضا فرزند امام موسی کاظم فرزند امام جعفر صادق فرزند امام باقر فرزند امام زین العابدین فرزند امام حسین فرزند امام علی بن ابی طالب (ع) است…”.

 

تفاسیر

🔄️محتوای این صفحه در دست به روز رسانی می‌باشد…🔄️

تمام فایل های صوتی در این بخش از طریق رادیو قرآن پخش شده و مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت استاد این فایل ها را دسته بندی و تا حد امکان اصلاح کیفیت نموده است.

سوره مبارکه مرسلات (تکمیل شده✅)

سوره مبارکه نبأ (تکمیل شده✅)

معاد جلد ۱

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کتاب معاد یا بازگشت به سوی خدا جلد اول

آیت الله استاد محمد شجاعی

چاپ انتشارات شرکت سهامی انتشار

چاپ اول سال ۱۳۶۲

تلفن مرکز پخش شرکت سهامی انتشار : ۰۲۱۳۳۱۱۴۰۴۴

۰۲۱۳۳۹۰۴۵۹۲

۰۲۱۳۳۹۷۸۸۶۸

گزیده فهرست:

معاد و برگشت کلی …

دلایل کلیت معاد …

تسبیح همه ی وجود …

مراتب وجود …

معاد هر موجود به تناسب آن است …

فرق لقاء انسان ها با یکدیگر …

حرکت روح و جسم انسان …

بدن اخروی انسان و احکام آن …

چگونگی تکامل روح …

روح انسان مجرد از ماده است …

عوالم سه گانه …

سختی ها و فشار های برزخی در اول ورود …

سوال قبر یا برزخ …

مقایسه خواب و برزخ و مرگ …

حرکت در برزخ …

 

ضیافت حقیقی

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب ضیافت حقیقی

آیت الله استاد محمد شجاعی

چاپ انتشارات سروش

چاپ اول سال ۱۳۹۳

تلفن مرکز پخش انتشارات سروش : ۰۲۱۶۶۴۹۳۶۲۲ — ۰۲۱۸۸۳۱۰۶۱۰

فهرست:

معنای عبودیت

صدق در اعمال

شرایط روزه ی صحیح

ظاهر و باطن روزه

روزه داری خواص: مبطلات «قبولی» روزه

صاحب خانه خداوند است: تذکراتی برای صیام

تذکراتی در باب تلاوت قرآن و دعا

درک شب های قدر

شب ۱۹ ماه مبارک رمضان: حضور، تضرع

شب ۲۱ ماه مباک رمضان: وصیت حضرت علی (ع)، گفتگوی حضرت موسی (ع) با خداوند

درباره ی عید فطر و حفظ رقت قلبی که در ماه مبارک عاید شده است

فهرست آیات و روایات

منابع

نمایه

بازگشت به هستی

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب بازگشت به هستی

آیت الله استاد محمد شجاعی

تنظیم و نگارش: محمد رضا کاشفی

چاپ انتشارات اندیشه جوان

چاپ اول سال ۱۳۸۲

فهرست:

پیشگفتار

مقدمه

فرجام اندیشی

فواید فرجام اندیشی

فرجام اندیشی در آیات و روایات

فرجام شناسی

قرآن و فرجام شناسی

فرجام تمامی کارها به سوی خدا و از آن خدا است

در یک نگاه کلی انسان ها یا بد فرجام اند یا نیک فرجام

تأثیر تلاش انسانها در خوش فرجامی و بدفرجامی

آخرت و قیامت ظرف بروز و ظهور فرجامها

نظام آخرت برتر از نظام دنیوی است

آخرت باوری از ارکان ایمان است

انسان و آخرت

ویژگی های این درس ها

نظر

چند نکته

تشکر بایسته

دفتر اول: معاد

مدخل

عمومیت معاد

تسبیح هستی و شمول معاد

معنی تسبیح

خلقت، تسویه، تقدیر و هدایت موجودات

تسبیح همه وجود در آیات و روایات

کلیت معاد و اصول حاکم بر هستی

بازگشت انسان

ربوبیت خداوند

بازگشت به سوی خدا بالقاء اسمای الهی

نقش اسماء در تربیت خلقت

تحلیلی کوتاه از اسمای حسنای خداوند

چرایی تفاوت رویارویی با خدا

معاد انسان و دو اصل بقا و حرکت

لزوم تحول روح و جسم انسان

تحول بدن

دو نکته

تحول روح

چکیده

مباحث توحیدی

تمام فایل های صوتی در این بخش از طریق رادیو قرآن پخش شده و مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت استاد این فایل ها را دسته بندی و تا حد امکان اصلاح کیفیت نموده است.

بحث اسماء حُسنی الهی (تکمیل شده✅)

تمام فایل های صوتی در این بخش از طریق رادیو قرآن پخش شده و مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت استاد این فایل ها را دسته بندی و تا حد امکان اصلاح کیفیت نموده است.

تفسیر سوره حمد

بسم الله الرحمن الرحیم

                تفسیر سوره مبارکه حمــد توسط آیت الله استاد محمد شجاعی مُدظله العالی

« بِسمِ اللهِ الرّحمنِ الرّحیم  اَلحمدُ لله ربِ العالمین  الرّحمنِ الرّحیم  مالکِ یومِ دین  اِیّاکَ نَعبد وَ اِیّاکَ نَستعین  اِهدنا الصِّراطَ المستقیم  صِراطَ الذینَ اَنعمتَ عَلیهم غَیر المَغضوبِ عَلیهم وَالضّالین»

درهمه آیات قرآن مطالب گفتنی زیاد است الا اینکه سوره مبارکه حمد جایگاه مخصوص و استثنایی دارد به همین حساب هم در نماز خدای متعال خود انتخاب فرموده که هیچ نمازی بدون سوره حمد نمی شود. در واقع این سوره، خلاصه عبودیّت است، منتها در مقام اظهار به این صورت می آید، باطنش همان عبودیت است؛ وقتی تنزل ها پیدا می کند در قالب معانی محدود و در قالب الفاظ می آید که مناسب ما انسانهای محدود می شود.

باطن این سوره، مقام عبودیّت انسان است، آن مقامی که یک انسان باید در مقام عبودیّت به آن برسد، آن حقیقت و واقعیتی که مرتبت عبودی یک انسان در مقام عبودیت است و کسانی که اهل عبودیت بوده اند مانند رسول اکرم و ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین، دارای باطن این سوره هستند که همان عبودیّت است.

حقیقت قرآن و سوره حمد، حقیقت بالاست، حقیقت زنده است، حقیقت عینی است، واقعیتی است از واقعیات عینی، عالمی است از عوالم وجود که خدا آن را نه یکبار بلکه متعدد، مرتب تنزیل فرموده تا جایی که متناسب با افهام و عقول انسانهای عادی بشود؛ بنابراین در قالب معانی و الفاظ محدود آمده است. کل حقیقت قرآن این چنین است و طبعا سوره حمد هم به عنوان قسمتی از قرآن همینطور است.

فلذا هر جا می بینید که صحبت از این است که آیات را خدا فرستاده، کلمه تنزیل، انزل، نزل، انزال بکار رفته است؛ می فرماید قرآن را فرود آوردیم، پایین آوردیم، تنزیل کردیم، تنزیل دادیم به سوی شما، انا انزلناه فی لیله القدر، نزل به الروح الامین؛ این بی حساب نیست، حقیقتش بالاتر از آن است که می بینید، که می فهمید و می یابید، مراتب هم دارد، تنزیل یک مرتبه نیست؛ حقیقت حمد هم به عنوان جزیی از حقیقت قرآن، یک حقیقت بالاتر است. پس حقیقت حمد همان باطن عبودیت و حقیقت منزلت عبودی انسان است که این منزلت عبودی و واقعیت عبودی، مرتبت عبودی یک انسان در مقام عبودیت که یک مرتبت عینی است، همان مرتبت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، است عند الله که وقتی تنزل می یابد تا جایی که در قالب یک سلسله معانی محــدود و الفاظ بیاید، می شود سوره حمـــــــد.  (دقت شود)

در واقع من و شما در نماز که این سوره را می خوانیم معنی اش این است که، ما هم در حدّ خود و در منزلت پایین و ناقص و خیلی محدود خودمان، همان عبودیت را که حقیقتش بالاتر است، اظهار می کنیم و پیاده می کنیم. حقیقت بالای عبودیت فقط از اهل خود برآورده است مانند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم. از ما عبودیت در آن مرتبه، به آن صورت برآورده نیست اما همان حقیقت وقتی تنزل داده شد تا جایی که در قالب الفاظ و معانی محدود آمد، متناسب با مــا در مقام عبودیت می شود.

در واقع انسان با این جملات عبودیتش را در برابر خدا اظهار می کند و می گوید بسم الله، بنام الله، به اسم الله که رحمن است، رحیم است، الحمد لله رب العالمین، حمد مخصوص اوست، مخصوص الله است که ربوبیت همه عوالم از اوست و با اوست؛ پس در مقام عبودیت، شروع عبودیت ما با اسم الله است؛ اصلا خود این عبودیّت که من شروع می کنم به کمک، به سبب، با استعانت از اسم الله است، به ایجاب اسم الله، به مقتضای اسم الله، به سبب اسم الله، به سبب اسم رحمن، به سبب اسم رحیم، شروع می کنم و می گویم که الحمد لله رب العالمین. مسئله خیلی دقیق است به آن صورت که بعضی ها گفته اند نیست، آن نکته ساده ای که بعضی ها گفته اند که هر کاری را انسان با نام خدا باید شروع کند و هر کاری با نام خدا شروع نشود به آخر نمی رسد، نتیجه نمی دهد، این به جای خود حقیقت است، اما حقیقت بالاتر از این ها است که وقتی انسان شروع به عبودیت می کند شروع اش به اسم الله است.

ادامه در بخش بعدی …

از بحثهای معظم له در تاریخ ۱۳۶۲ هـ.ش.

 بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه حمـــد توسط استاد آیت الله محمد شجاعی مُدظله العالی

…در توضیح این مسئله مقدمه خاصی را می گویم: قبلا در بحث اسماء حُسنی گفته ایم و تا حدی فهمیدید که به طور کل، آنچه در نظام وجود هست، بوده و خواهد شد، ما سِوی الله، اینها هر چه هست از آثار اسماء حُسنای خدا و صفات علیای اوست. به یک تعبیر دیگر گفته می شود، آنچه که در نظام هستی هست، از جلوات اسماء ذات مقدس حق است، این یک مسئله.

و اینکه اسماء خدا هم در جای خودش مراتب دارد که وجود از آثار جلوات آنهاست. اولین اسم از اسماء الهی که اسماء دیگر از شاخه های آن، جلوات آن، انشعابات آن، انقسامات آن است، این اولین اسم که اسم اعظم و اکبر حق است، به یک نظر اسم الله است. یعنی اسم اول، تعیُّن اول، ظهور اول، جلوه اول حق با صفات کمالیه اش … اسم اعظم به این معنا که اسماء دیگر از او مُنشعب و جلوه او هستند.

ذات غیبی حق، ذات مبداء وجود که هیچ کس نه راه داشته و نه خواهد داشت، غیب بوده و الان و همیشه هم غیب هست، وقتی شروع به تجلّی می کند (شروع زمانی نیست اینطور تعبیر می آوریم و الا همیشه در تجلّی است)، ظهورات دارد، جلوات دارد، جلوه اول جامع، همه جانبه بوجود واحد، همان اسم اول حق است، همان اسم الله است.

خود این اسم الله جلوه ها دارد که می شود اسماء دیگر و وقتی از اسماء گذشتیم به این طرف، خود اسماء شروع به جلوه ها کرده که می شود، نظام وجود و موجودات. بنابراین کل موجودات و عوالم وجود با همه آنچه در عوالم وجود هست ، همه از جلوات اسماء است. روی همین حساب در این موجودات هر چه هست از آثار و از جلوات در مراتب مختلف، از آثار اسماء است که به یک نظر از مراتب و جلوات و آثار اسم اعظم و به یک نظر از جلوات ذات است.(دقت شود)

توضیح مساله برای رسیدن به نتیجه اینکه، ذات وقتی جلوه می کند در اسم اعظم، اسم الله، آن اسمی که اولین خبر و پیام آور از آن ذات غیبی است وقتی این موجودات می خواهند فیض بگیرند، وجود بگیرند، هر چه که می خواهند بگیرند، در کُل منتهی به اسم الله می شود. بنابر این، الله خلق کرده، الله روزی می دهد، الله عفو می کند، الله مغفرت دارد، الله ربوبیّت دارد، الله انتقام دارد، الله نعمت می دهد، الله عذاب می دهد، الله تصویر می کند الی آخر. هرچه می کند الله می کند، هرچه هست در نظام وجود از آثار الله است، فلذا می بینیم در قرآن هر چه که در نظام وجود بوده است و هست و خواهد شد را و حتی آنچه را که در قیامت خواهد شد را ، همه را به الله نسبت می دهد، از آثار الله است؛ حالا می آییم پایین تر…

الله که این همه از اوست، خود الله جلوه ها دارد، در یک جلوه رحمن است، در یک جلوه رحیم، در جلوه ای قادر، در جلوه ای حیّ، در جلوه ای عفوّ، در جلوه ای غفور، در جلوه ای تواب، در جلوه ای مُحیی، در جلوه ای مُحیـــط است الــی آخر.

بنابراین آنچه که در نظام وجود می گذرد همه از آثار اسم الله است اما از طرف دیگر هر کجا حیات هست، هم از آثار اسم الله است هم از آثار اسم مُحیی و اسم حیّ است؛ پس هم الله حیات می دهد، هم خدای حیّ، هم مُحیی الاَموات. بنابراین وقتی درقرآن می گوید، الله موجودات را حیات می دهد درست است، مُحیی الاَموات حیات می دهد درست است؛ الله خلق می کند، خالق خلق می کند، هر دو درست است. الله عفو می کند، خدای عفوّ، عفو می کند؛ عفو از آثار اسم الله است، از آثار اسم عفوّ هم هست چون عفوّ خودش از جلوه های اسم الله بود.

ادامه دربخش بعدی …

از بحث های معظم له در تاریخ ۱۳۶۲ هـ.ش.

بحث نماز: ۴

بسم الله الرحمن الرحیم

سلسله مباحثی در باره نمــاز از استاد آیت الله محمد شجاعی مدظله العالی

… نکته دیگر هم بگویم از نماز که وقتی بلند می شوید برای نماز خیلی زود و سریع نماز را شروع نکنید، لحظاتی را بایستید؛ این را عمل کنید، این نکته برای عمل است، آن یکی که مصیبت بود که باید سعی کنید در آن مسیر…
ببینیم آیا حل می شود یا نه؟ اما این را برای عمل می گویم، سعی کنید عمل کنید خیلی مؤثر است؛ من و شما سعی می کنیم نمازمان حالی داشته باشد و با این وضع روحی و سابقه روحی که داریم و داشته ایم بالاخره موفق نمی شویم، ما را رد می کنند، فراموش نکنید وقتی به نماز می ایستید، حلاوت ذکر را ندارید، به ما نمی چشانند و اصلاً حال فرار داریم که زود تمام بشود و هر چه سعی می کنیم متوجه باشیم باز دلمان به این سو و آن سو می رود، این تازه این سوی قضیه است که من و شما وقتی تحلیل می کنیم، توضیح می دهیم این طور می شود، اما آن ســـوی قضیــه چیست؟

ردّ خداست که بسیار مصیبت بزرگی است و این از روایات استفاده می شود؛ کسانی که شرایط نماز را نداشته باشند وقتی به نماز می ایستند، خدای متعال قسم یاد می کند به آن عزّت و جلال  خودش که هر کسی را به جوار خود راه نمی دهد؛ کسانی که بی شرایط وارد نماز می شوند، می فرماید: من حلاوت ذکرم  را از او می گیرم، او را ردّ می کنم، راه نمی دهم؛ آن سوی قضیه بسیار خطرناک است. این سوی قضیه را انسان فکر می کند، زیاد بد نیست ولی آن سوی قضیه را باید کسی که دید توحیدی دارد اول ببیند.

درنماز عجله کردن، در نماز حلاوت نماز را نداشتن که زودتر تمام شود، خلاص بشویم، به زور خواندن چون تکلیف است و دل این طرف و آن طرف رفتنش، یکی صورت آن ســـویی دارد و آن این است که خــدا راه نمی دهد، ردّ مـــی کند، فعــلاً مـن و شـما بـدون تعـــارف شُبهـــه ای ندارم که وضــعمان همین است.

برای این مصیبت یک چیز آسانی بگویم، البته حلّ مشکل به صورت اساسی، تزکیه و سلوک و تطهیر باطن را در پیش گرفتن است، ولی به قول معروف چاره ی جزیی است که وقتی به نماز می ایستید، فوری شروع به نماز نکنید، بین اقامه و نماز یا قبل از شروع اذان و اقامه، لحظاتی با دردمندی به خدا متوجه باشید که در محضر او هستید، توجه یک کسی که مُجرم است و شرمنده، که خدایا مرا با گناهانم، با خطاهایم، با آن طغیانم، با فسادم، با عصیانم، با جرائمم  مؤاخذه نکن، عفو بکن، مُجرم و شرمنده ام، مرا رد نکن، از محضر خودت بهره ای به من برسان، در نمازی که می ایستم مرا طَرد نکن، آن وقت این دعا را تکمیل بکنید با قسم دادن خدا به محمّد و آل محمّد صلوات الله و سلامُه علیهم اجمعین، آن وقت شــــروع کنیـد.

آن وقت سعی کنید که در حال حضور باشید، این ( مساله فوق ) بسیار مؤثر است، یعنی مُجرّب است، بالاخره انسان وقتی رو به خدا کرد، دست خالی برنمی گردد هر چه مجرم هم باشد؛ این از من و شما، با این وصف رو به خــدا آوردن، بـــی نتیجـه نخواهد بــود.

آن وقت می بینید که سعی می کنید نمازتان یک حالی داشته باشد، این سعیتان به ثمــر می رسد تا وقتی که این کار را بکنید، چون خدا کمک می کند، راه می دهد؛ البته گفتم چاره اساسی قضیه این نیست، چاره اساسی این است که وقتی انسان به نماز قیام می کند در حدّ خودش صلاحیت قیام به نماز را داشته باشد، خودش را تزکیه کند، اولاً از گناه سخت اجتناب کند و خودش را، باطنــش را تزکیــه کند از آنچه که موجب می شود خـدا ردّش کنـد.

این که گفتم از بعضی از روایات استفاده می شود که خدا می فرماید به عزت و جلالم قسم، حلاوت ذکرم را از تو می گیرم، روایتی است در مصباح الشریعه، در تکبیر هست آنجا که کسی تکبیر را بدون واجد شرایط بودن، بگوید که ماها باشیم و شماها باشید، این خطاب از خدا می آید، همان تکبیر اول؛ تکبیرهُ الإحرام را کسی بدون صَلاحیّـت گفت مثل من و شما، یعنی تکبیری گفت که تکبیر نیست، آنوقت این ندا می آید؛ البته ما فقط عدم صلاحیتمان در تکبیر گفتنمان نیست، در همه جهات هست، در تکبیر این ندا می آید، گفتم بعد دلیلش هم این است که وقتی دیدید در نماز راه پیدا نمی کنید، نه اینکه شما راه پیدا نمی کنید، یعنی راه نمی دهند.

ادامه دارد….

بحث نماز: ۳

بسم الله الرحمن الرحیم

                     سلسله مباحثی درباره نماز از آیت الله استاد محمد شجاعی مُدظله العالی

با این مقدمه من این روایت را برای شما اجمالا ترجمه می کنم. شروط و شرایط قبول شدن نمار را از زبان خدای متعال بیان می فرماید، یعنی آن نمازی که قبول می شود و انسان را مقبول خدا می گرداند، کدام نماز است؛ حالا روایت را دقت کنید: عَن ابی عبدالله علیه السَلام: قالَ اللهُ تبارکَ و تعالی انّما اَقبلُ الصّلوهَ لمَن تَواضَع لعَظمتی، خدای متعال فرموده، حقیقت این است که من نماز را قبول می کنم ( اولین شرط را می فرماید ) از آن کسی که در برابر عظمت من خاضع باشد.

شما وقتی به حال خودتان هستید بالطبع انجذاب و کِشش روح شما، انس روح شما با کیست؟ با چه آرام می شود؟ به سوی چه چیز میل دارد؟ این از خصوصیات روحی است، بالاخره هر کسی با چیزی، چیزهایی آرامش دارد، با آنها مآنوس است، بسوی آنها انجذاب دارد، با آنها خوش است، به این می گویند اُنـس. بین عرفا و اهل معرفت اسمش انس است. هر کسی با چیزهایی مآنوس است منتهی در محاسبه خوب دقت کنید، شما خودتان را فریب ندهید که بگویید ما مآنوس با خدا هستیم؛ اگر خواستید بدانید با چه چیزهایی انس دارید، نماز را میزان قرار دهید. گفته اند که نماز میزان است فراموش نکنید، برای خیلی چیزها یا می شود گفت برای ارزیابی همه حقیقت ها، برای یک مومن و بنده خدا، میزان نماز است.

این را هم باید بفهمید که انجذاب روح شما با خداست، یا با غیر خدا، به خدا مآنوس است یا به غیر خدا؛ این را هم خواستید بفهمید باز به میزان نماز مراجعه کنید، ببینید وقتی شما شروع به نماز می کنید از خدا در فرار هستید، اینجا و آنجایید، حتی به زور سعی می کنید خودتان را در نماز نگهدارید و فکر و دلتان این و آن سو می رود و نمی توانید، بفهمید اُنس با خداست یا غیر خدا؟ غیر خدا؛ این میزان است. اگر انسان به میزان مراجعه نکند خودش را فریب می دهد.

انسان باید خودش را بررسی کند و بفهمد که انس او با چیست؟ آن وقت وقتی نتیجه گرفتید که روح ما وقتی ما باشیم و روح ما که تا بخودش واگذار بکنند به غیر خدا مآنوس است، بسوی غیر خدا آرام است، میل دارد، بسوی اینها کشیده می شود و از خدا در حال فرار است، فکر می کنید با این بافت روحی اگر به آن سو برویم چه می شود؛ ما باید به زور بسوی خدا راه پیدا کنیم یا با اُنس و کِشش؛ به زور که نمی شود، وقتی طبیعت روح ما این است که از خدا فرار می کند، وقتی که از بدن هم قطع علاقه می کند همین روح است، این روح بسوی خدا نمی رود، میل ندارد، فرار می کند؛ این مصیبت است دیگر، این یکی که بسیار مصیبت بزرگی است، نمی فهمیم و نخواهیم فهمید با این اوضـــــاع، که این چیست.

اما در این وضع و حال می شود انسان توسل بکند به اولیاء از جمله حضرت زهرا سلام الله علیها که نظری کند که این مشکل حل بشود و اگر این مساله حل شود خیلی مشکل ها برای من و شما حل می شود و آنوقت دیگر وقتی به نماز می ایستیم، مآنوسیم، خوشحالیم، خسته نمی شویم، اینطور نماز نمی خوانیم که زود تمام کنیم و برویم بنشینیم صحبت کنیم، این حالت فرار است، توسل کنید و نتیجه بگیرید؛ در این وقتها که گریه می کنید از فرصت استفاده کنید توجهی از حضرات بشود، آنها در مجلس حضور دارند، اگر صلاحیتی در مجلس باشد…

ادامه دربخش بعدی …