اشک

حکم ۱۸

بسم الله الرحمن الرحیم

از حِکم حضرت امیرمومنان صلوات الله علیه در محضراستاد آیت الله محمد شجاعی

 

« لاخَیرَ فِی قَلبٍ لایَخشَع وَ عَینٍ لا تَدمَع وَ عِلمٍ لا یَنفَع »

خیری نیست در قلبی که خاشع نباشد در برابر خدای متعال، خاشع یعنی شکسته، دلی که خاشع نبود خیری نیست، خیری نیست در دلی که خاشع و شکسته نباشد؛ همیشه در محضـر حقّیــــم.

خیری نیست در چشمی که اشک نریزد، اشک از ترس گناهان خودش که با عذاب و آتش و … چه طور خواهد کرد. گریه بکنید، خود حضرت امیرصلوات الله علیه آنقدر شبها گریه می کرد که به صَعقه یعنی بیهوشی می افتاد. یک شخصی این حالت حضرت را ندیده بود، از آنجا عبور می کرد بیرون از منزل، جای خلوتی بود، دید حضرت امیر افتاده در حالت صَعقه، فکر کرد حضرت از دنیا رفته، با عجله آمد در منزل حضرت زهرا سلام الله علیها را زد، گفت حضرت را دیدم که از دنیا رفته؛ حضرت از پشت در فرمود، او از دنیا نرفته، این حالت هر شب حضرت امیر است؛ گریه می کرد از هیبت اجلال به صَعقه می افتاد.

خیری نیست در قلبی که خاشع نباشد و در چشمی که اشک نریزد و علمی که انسان دانسته هایی داشته باشد که نفعــی برایش نداشته باشد. چیزهایی یاد گرفته ایم، اما روش همان است. انسان باید با یاد گرفته هایش، اعمالش را اصلاح کند، باید به عمل آورد، رفتار را اصلاح کرد، نکردنی ها را نکرد، انجام دادنی ها را انجام داد.

 بس کنــم گر  این سخــــن افــزون شود
خود  جگر چه  بود که  خـارا  خون   شو

این جگرها خون نشد از سختـــی است
غفلـت و مشغــولی و بد بختــــی است

خون شود روزی که خونش سود  نیست
خون شو  آنوقتی که خون مردود نیست

بس کنم اگر بیشتر بگویم، جگر چه هست، سنگ خارا خون گردد و اینکه چرا خون نمی شود از قساوت و سختی دل و … است، و آن طرف خون می شود که کار از کار گذشته است، پس اینجا خون شو که هنوز مهلت است.

بروید روی این فکر کنید، عمل کنید، معلوم نیست کـِــی می میریم، اگر با چیزهایی مواجه شویم که می شویم، چه بایـــــد کرد؟!

از خدا بخواهید خدایا به من عمر طولانی بده با این وضع نروم، با توفیق جبران و اصلاح، مادامی که جبران نکردم، اصلاح نکردم، من را نبَر؛ وقتی جبران کردم و اصلاح نمودم، به ساحل نجات رسیدم، آنوقت مرا به آن سو ببــَـر و در این دعا، خدا را به محمد و آل محمد صلوات الله وسلامه علیهم اجمعین، قسم بدهید.