استاد محمد شجاعی (قدس سره)

حیات نازله

بسم الله الرحمن الرحیم

… بر اساس شعور و ادراک ناقص و نازل در این مرتبۀ حیات (مادّی) ، تابشهای بالاتر وجود و هسـتی که در شرایط  بخصوصی بر صحیفـۀ مـادّۀ  قابـل، در حدّ  بسیار محدود و نازل می تابد، بصورت حقایق اصیل و مستقّل و ثابت و کامل به نظر می آید، و این خـود حاجـب و شــاغل بوده و از دریافـت حقایق اصیل و ثابت و کامل، باز می دارد « و إن من شیـیء الاّ عندنا خزائنـه و ما ننـزّله الاّ بقـدر معلوم ».

واقعیّت، واقعیّت است و حکم خود را دارد. واقعیّت اینست که تابش، تابش است و محـدود است و اصالت ندارد، چه به صورت یک تابــش محدود و گـذرا ببیـنیم و چه به صورت یک حقیقت اصیل و کامل و مستقـلّ بیابیم، زیرا که واقعیّت، حکم خود را دارد. بنابراین، تابش محدود و گذرای یک حقیقت اصیل و بالاتـر را به صورت حقیقت اصیل و مستقلّ دیدن، جــز گذشتـن و تمام شدن تابـش، و حِرمان از خود حقیقت اصیل و کامل، نتیجه دیگری نخواهـد داشت.

حقایق مادّی، تابشهایی از حقایق بالاتر وجود استکه در مرتبه بسیار نازله ای روی مادّه قابل می تابند و می گذرند. حقایق بالاتر وجود، همانها است که در آیۀ شریفه به آنها اشاره شده است و همان حقایق عالیه است که از نظر سعۀ وجودی به مبداء متعال نزدیک  است و نزد اوست و از اوست ( عندنا خزائنه ) و به تعبیری، حقایق عالیۀ وجود ، همان مَجالی و مظاهر اسماء حسنای الهی است. هر حقیقتی از حقایق مادّی که ما آن را حقیقت می نامیم (و إن من شییء) تابش محدود و نازلی از همان حقایق عالیه است (و ما ننزّله الاّ بقدر معلوم).

در آیۀ ۶۰ سورۀ القصص می فرماید : « و ما أوتیتم من شییءٍ فمَتاع الحیوه الدّنیا  و زینتـها و ما عند الله خیر و أبقی أفلا تعقلون ».

ازاین آیۀ شریفه هم این نکته را می فهمیم که آنچه از خوبیها و نعمتهای دنیوی در اختیار انسان می باشد، به تناسب حیات نازله است و انسان در حیات نازلۀ خود، استعداد و ظرفیّت برخورداری از خوبیها و نعمتهای برتر را ندارد. تعبیر « أفلا تعقلون » در آخر آیه برای اهل اشارت و برای ارباب نظر، حکایتها دارد.

مولوی در این زمینه در موارد متعددّ دیوان مثنوی، بیانات بخصوصی دارد؛ در جایی می گوید:

بنــده ســـوی بنــده  شد  او  مــاند  زار
بـوی گـل شد سـوی گـل او ماند خــار

همچــو  آن  ابلــه  که  تــاب   آفتــــــاب
دیــد بر دیـوار  و حیــران  شـد  شتــاب

عاشـق  دیـوار  شـد  کاین  با  ضیــاست
بی خبر کاین عکس خورشید سماست

چون  به  اصل  خویش  پیوست  آن  ضیا
دیـــد دیـــــوار سیــــه  مانــــده بجـــــا

او  بمــانده  دور   از   مطلـــوب  خویــش
سعــی  ضایع  رنــج  باطل  پــای ریش

همچــو   صیّــادی  که  گیــرد  سایــه ای
سایـه  کـــی گــردد  وَرا  سرمایــه  ای

سایــۀ  مرغـــی  گرفتــه  مَــــرد  سخت
مــرغ  حیــران  گشته  بر  شـاخ درخت

از بیانات استاد آیت الله محمد شجاعی ۱۳۶۳.

 

 

حیاء در عبودیت

بسم الله الرحمن الرحیم

“غرور” و “اغترار” در انحاء مختلف و اطوار گوناگون آن، با “حیا” از مقام ربوبی در مقام عبودیت، نمی سازد …

… و این بدان معنی است که مُغترّ از جهت غروری که دامن گیرش شده است، و بر اثر آن عبادت خود را عبادت دانسته و مناسب ساحت قدس و عظمت حق می بیند، در حقیقت، قدر حضرت حق را نمی شناسد، و از عبادت خود شرم، و از جانب او حیا نمی کند.

و چنین کسی در اصل، در صراط مستقیم پیش نمی رود، و در مسیر ضلالت و انحراف می باشد.

کتاب مقالات جلد ۲ ص ۲۳۰

عیدُ الله الاکبر

بسم الله الرحمن الرحیم

…  درغـدیر خـم قبـــلا، خدای متعال دستور داده بود به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که به مردم ابلاغ کن، هر که تو مولای او بودی و از تو اطاعت می کرد، بعد از تو از علی (علیه السلام) اطاعت کند.

آنها که به حضرت حسد داشتند، می خواستند خودشان باشند (در رأس امور) و آن حسد ها مصائب درست کرد؛ قبلا این دستور از خدا رسیده بود، ولی رسول الله (ص ) می ترسید که آن حسودها نگذارند و اصل قضیه را خراب کنند، یا به رســول الله (ص) لطمه ای وارد کنند؛ از این مسأله خوف داشت و ابـــلاغ  ولابت حضــرت را عقب انداخته بود؛ اما در حجـــــه الوداع و در چنین روزی (عیدغدیـرخم)، وحـــی آمد که دیگر به تأخیر نیانداز و آنــی که می ترسی به تو لطمه وارد کنند، خدا تو را از آن حفظ می کند.

« یا اَیّها الرّسُـول بَلّـغ ما اُنزلَ إلیکَ مِن رَبّــک…»

این را هم شیعــه گفته اند به تواتــر و هم عـامّه  که این آیه شریفه در خصوص حضرت امیر (ع) است، روایت متواتر است و شبهه ای نیست.
ای رسـول برسان به مردم، آنچه قبــلا به تو رسیده است، اگر این کــار را انجام ندهی رسـالت را ناقص گذاشته ای.

« وَاللهُ یَعصِمُــکَ مِن النّــاس »
خدا تو را از شرّ این حاسدان حفظ می کند.


رسول الله (ص) هم همان را انجام داد؛ منبر درست کردند، حضرت را بلند کرد، حسود و غیر حسود آنجا جمع بودند، او را بالا برد و فرمود:

« مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌ مَولاهُ أللّهُمَ  والِ مَن والاهُ  وَ عادِ مَن عاداهُ »

زین سبب پیغمبــر با اجتهــاد
نام خـود و آن  علـــی مولا نهاد

گفت هرکس را منم مولای او
ابن عـمّ من علی مولای اوست

کیست مولا آن که  آزادت کند
بنـــد  رقیّت ز پــایـــت  بــر کنـد

از غیر خدا  آزاد کند و بند بندگی (غیر خدا) را از پایت برکند که دیگر بنده ای خدا باشی.
… حضرت امیر (ع) با وجود این آیه و آیات دیگر، آنقدر می ترسید …

علیٌ قَسیمُ الجَّنهِ وَ النّار

إنّما وَلیکم الله و رسوله و الذین امنوا
(این را هم شیعه و هم  سنی به تواتر نقل کرده اند)

حضرت امیر (ع) با همه این اوصاف و آیات و روایات، آنقدر می ترسید که دیگر اینها به یادش نمی آید؛ وقتی مسأله خوف و خشیت خدا بر انسان غلبه می کند، دیگر یادش نمی آید که من چه هستم؛ حضرت هر شب آنقدر گریه می کرد که به صعقه می افتاد؛ گاهی می رفت در بیرون منزل از خوف و خشیت گریه می کرد که به صعقه می افتاد، شبیه اغما و بیهوشی.

فاذا نفخ فی الصور فَصَـــعِقَ

هر شب هر شب!! یک وقت کسی حضرت را در بیابان و خاموشی شب دید که افتاده است، فکر کرد که وفات یافته اند و با عجله به طرف منزل حضرت رفت تا این خبر را برساند، وقتی درب را زد، حضرت زهرا سلام الله علیها آمدند و این خبر را داد؛ حضرت زهرا سلام الله علیها از پشت درب خیلی عادی جواب دادند که از دنیا نرفته اند؛ این حالت هر شب امیر المؤمنین (ع) است.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل..

از بیانات حضرت علامه محمد شجاعی در باره عید غدیر خم

دحو الارض

🌍 دحو الارض – گسترش زمین

🔸 هیچ وقت صحیح نیست قرآن را با نظرات و فرضیه‌ها تطبیق بکنیم…

🔹 ارض دل ما هم دحوی دارد مانند دحو این ارض…

“اصل ارض الله قلب عارف است”

🔷 خلقت انسان در این عالم بی نمونه نیست … دحو الارض را می‌شود برای دل انسان تطبیق کرد … دل انسان نیز باید دحوی داشته باشد (همان شرح) تا آنچه که باید از آن به ظهور برسد.

معنی دقیق حسد

⚠️مرضی است در قلب…

📌 حسد عبارت است از نوعی حالت ناخشنودی و تحرک درونی در قلب نسبت به نعمت ها و فضیلت های دیگران.

📌 آنچه بخاطر وجود حسد در گفتار یا عمل در شخص حاسد جلوه میکند هرکدام عنوان و حساب جداگانه‌ای پیدا میکند و قرآن هم همین دوست داشتن درونی بدی برای دیگری و دوست نداشتن قلبی خوبی برای دیگری را بعنوان خصلت بدِ حسد یاد کرده‌است.

🔸 البته اگر کسی از وجود حسد در دل خود بیزاری پیدا کرد و از این حرکت درونی خود بدش آمد، چنین شخصی از شر حسد محفوظ شده‌است و این حالت حسد معفوّ نامیده شده‌است.

🔹 مؤمن باید نسبت به همه ناصح باشد. یعنی سعی بکند خوبی ها و نعمت ها در دست همه بدون استثنا باقی باشد و از این مسأله خوشحال و راضی باشد و در این مورد دعا و سعی هم بکند. این مرحله‌ای بالاتر از مراحل گفته شده است و رسیدن به آن احتیاج به مجاهدت های فراوان دارد.

☀️۱۳۶۲ شمسی مباحث تزکیه وخودسازی

#آیت_الله_محمد_شجاعی (ره)

کیفیت دعا

بسم الله الرحمن الرحیم

از تذکرات آیت الله استاد محمد شجاعی مد ظله العالی
درباب کیفیت دعـا و جبران مافـات

در زمانی که حال دعـا ندارید، استغفـار کنید، اگر برطرف نشد، باز هم استغفــار داشته باشید و سعی کنید استغفـار و طلب بخشش درست و واقعــی باشد. در هر حال، شرایط دعـا که از جمله: اصرار در دعا ، حضــور قلب و توجــه باطنی و خــوشبین بودن به اجابت دعــاو حالت انــابه و تضــرّع و … است، را داشته باشیـد.
متوجه این نکته باید بود که حـال داشتن در دعـا فقـط از جانب خـدای متعال است که او حال دعا را می دهد و ما فقط اصـرار و شـرایط دعا را باید سعـی کنیم، داشته باشیم و غــافل از دعـا نباشیم و باید سعــی خود را بکنیم.
اشتبـاه است که دعـا را فقط برای حـالِ عبـادت پیدا کردن بخوانیـم؛ البته حـال در دعـا بسیار خوب است و لازمـه آن هم، این است که ما اهـل مراقبــه باشیم. در طـول روز، غفــلت نداشتــه باشیم؛ متوجه حــق باشیم؛ گنـاه و عصیـانی مرتکب نشویـم تا هنگــام دعـا هم حــال پیــدا کنیم. و همین مسئله غافــل بودن و اهـل غفلت بودن، مانـــع دستیــابی به حـــالِ منــاسب در دعاست.

ازتذکرات معظم له ۲/۲/۱۳۶۷

میقات

بسم الله الرحمن الرحیم

وقت نماز وقت میقات است. چطور حضرت موسى رفت به میقات و در آن میقات با خدا صحبت کرد و خدا با او صحبت کرد و آدابى داشت، میقاتى بود، یعنى یک وقت گذاشتنى بود که برود در محضر خدا و با خدا مناجات بکند.

میقات یعنى آن موعد و آن وقت معین که قرار گذاشته می ‏شود که در آن موقع دو موجود با هم برخورد بکنند و صحبتهایشان را بکنند.

وقت نماز میقاتى است بین خدا و بنده. پنج وقت نماز، پنج میقات است. آن میقاتى که در قرآن می ‏فرماید حضرت موسى داشت و به میقات رفت و با خدا مناجات را شروع کرد، آن را به نظر بیاورید! هر وقت نماز براى من و شما میقاتى است بین ما و خدا، یک وعده گاهى است که بین ما و خدا، وقت معینى است که وعده گذاشته شده است که ما در محضر خدا حاضر باشیم و به مناجات بپردازیم. میقات است، خوب توجه کنید!

فرض کنید ظهر می ‏شود فورى برود با عجله مثلاً یک وضو بگیرد، حواس و فکرش این در و آن در باشد و پراکنده و هیچ نداند چه کار می ‏کند؟! اینجور به میقات آمدن هیچ نمی ‏شود اسمى بر آن گذاشت! انسان هیچ نمی ‏داند چه کار می ‏کند!

وقتی که توجه دارد میقات است، وقتى که موقع وضو گرفتن می ‏شود، اوضاعش عوض می ‏شود، افکارش عوض می ‏شود. در صحبتهایم شنیده‏ ای که در روایت آمده، آن عایشه گفته است که رسول الله صلوات‏ الله‏ علیه‏ وآله ما را، یعنى عیالاتش را مى‏دید و صحبت می کرد ولى وقت نماز که می ‏شد، وقتى ما را می ‏دید، کاَنّه ما را نمی شناسد! یعنى آنچنان مجذوب آن میقات و آداب و حدود [می ‏شد]! آن میقات به جانب حق بود که، عیالش می ‏گفت وقت نماز که می ‏شد وقتى ما را می ‏دید کانّه ما را ندیده است، اصلاً ما را نمی ‏شناسد، اینجور بود.

وقت نماز که می ‏شود، وقت وضو که می ‏شود، خودتان را خوب جمع کنید که به میقات می روید. وعده گاه است، میقاتى است بین شما و خدا. خودتان را جمع بکنید و با حضور وضو را بگیرید، در وضو آن دعاها را بخوانید. بدانید کجا ایستاده ‏اید، میقات است.

از اوَل در خلقت این در نظر گرفته شده است که این ساعت قرار است شما با خدا صحبت بکنید. خدا منتظر این است که شما چه آوردید، میقات است، کلمه «میقات» را فراموش نکنید.

 

وجه الله

بسم الله الرحمن الرحیم

… نمی دانم تا به حال در این معنــا فکر کرده اید که مخــاطب این آیه شــریفه چه کسانی هستند ؟


«وَلِلّهِ المَشرِقُ وَ المَغرِبُ فَأینَما تُوَلُّوا فَثَمَ وَجهُ الله إنَّ اللهَ واسِعٌ عَلیم»

سوره مبارکه بقره آیه ۱۱۵

… نمی دانم تا به حال در این معنــا فکر کرده اید که مخــاطب این آیه شــریفه چه کسانی هستند ؟ بالاخره این آیه مخـاطب هایی دارد ، روشن است که من و شما و امثال ما محجــــوبان ، مخاطب های این آیه نیستیـم ، ما محجوبــان به هر ســو و به هــر چیـز روی می آوریم ، خــود مخلوقات و موجــودات را می بینیم ، نه اینکه شاهد « وجـــه الله » در همه جا و در همه چیــز باشیم . خود مخلوقـــــات را می بینیم ، و با عقـــل و استــدلال به ســـراغ خـــالق آنها می رویم.

آنها که در عــوالم شهـــودند ، از جمله ماها در عالَم عهـــــــد که عالـــم شهـــود است ، مخــاطب های ایـن آیه شــریفه هستیم ، زیرا در آن عالَــم به طوری که توضیح دادیم ، به هــر ســو و به  هر چیــز روی بیاوریم ، به شهود عیــنی « وجه حـــق » را مشاهده می کنیم.

در این دنیـا هم خوبانـــی که درمرتبــــه دنیوی محبــــوس نبوده و پــرده ها را کنـــار زده اند و درهمــان مرتبه که در عالَم عهـــــد و شهــود هست قرار گرفته اند ، مخــاطب های ایــــن آیــــه هستنـد و به هر ســو و به هــر چیز نظــر کنند ، به شهود عینی شــــاهد « وجه الله » اند  مانند حضرات معصــومین صلــوات الله و ســـلامه علیـهم اجمعیـن .

هـر دو عالَـم یک فروغ روی اوست
گفتمت پیــــدا و پنهــــان نیــــز هم

( حافظ )

البته مقـــام و منزلت آنان بسیــار بالاتـر از این است و آنان در زندگـی ظاهرا دنیوی خود درهمه عوالــم عـــالیه و در همه عـوالم شهــــود و عیـــــان حضـور دارند که از آن جملــه است  حضور در عـالم عهـــد  و شهـــود ، چونکه صد آمد ، نود هم پیش ماست.

گــر نبودی خلــق محجـوب و کثیـف
ور نبودی حلـق ها تنــگ و ضعیف

در مدیحـــت داد  معنــــی  دادمــــی
غیــر ایـن منطق لبـــی بگشــادمـــی

( دفتر پنجم مثنوی )

……

ازبیانات حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی قدس سره الشریف

لیله القدر

بسم الله الرحمن الرحیم

درک لیله القدر یک معنى مخصوص دارد. در لحن دعاها هست که خدایا مرا موفق بکن به درک لیله القدر و یا مثلاً در عرف گفته مى‏ شود: فلانى موفق به درک لیله القدر شده یا آرزویى است براى اهلش که موفق بشوند به درک لیله القدر.

این همه براى ما و شما لیله القدر آمده و گذشته ولى ما درک نکرده‏ ایم. آیا آن شبها ما نبودیم؟ چرا بودیم. بیدار نبودیم؟ چرا بیدار هم بودیم! اما آیا لیله القدر را درک کرده ایم؟ خیر! لحن دعاهایی که درک لیلهالقدر را خواسته ‏اند، خودش معلوم مى ‏کند [که] این نیست که مثلاً شب لیله القدر را انسان بیدار باشد و به عبادت هم بگذراند و آن شب هم که بیدار مى‏ ماند و عبادت مى ‏کند، لیله القدر باشد، او درک کرده باشد!… همه مؤمنین مادامی که عمر دارند هر سال یک بار لیله القدر را [ظاهرا] درک می کنند. حالا مثلاً [اگر] شصت سال عمر داشته باشند، شصت بار لیله القدر را درک می ‏کنند؟ اینجور نیست. حتى آن کس که روزه می ‏گیرد و شبهاى لیالى قدر را هم بیدار می ‏ماند، گرچه خوب است و توفیق است، ولى این که موفق به درک لیله القدر [شود]، آن هم چندین بار، بعید است آن لحن‏ ها این را نشان بدهد. …لحن [دعاها] نشان مى ‏دهد درک لیله القدر چیز خاصّى است و معناى بخصوصى دارد، که [البته] عاید کسانى خواهد بود که ایمان داشته باشند و عامل باشند و روزه باشند و شب هاى لیالى قدر هم على الحساب بیدار و مشغول عبودیت، به معناى خاص باشند … این معناى مخصوص از درک لیله القدر ـ آن اندازه که من متوجه مى‏ شوم ـ این است که، این بى ارتباط نیست با اناانزلناه فى لیله القدر، یعنى نزول قرآن! حقیقت قرآن، حقیقت بالاى قرآن بصورت دفعی ‏‏‏اش.

نزول دفعى قرآن [آن است که] قرآن یکباره به قلب رسول اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و آله [نازل شده است] که [این از] مراتب نزول قرآن است. [این نزول دفعی هم فقط] یکبار شده است، در ماه مبارک رمضان هم شده است، یک شب هم شده است که آن شب، شب قدر است، [که در آن شب، قرآن به صورت یکجا] به دل رسول الله صلوات‏ الله‏ علیه‏ و آله [نازل شده است] و بعد هم بصورت تفصیل در بیست و سه سال آمده است که [این نزول تدریجی و] تفصیلی می ‏شود: «تنزیل».

درک لیله القدر با این مسئله نزول قرآن در لیله القدر بى ارتباط نیست. یعنى خود نزول قرآن با لیله القدر بى ارتباط نیست. [البته] اصل [و] مقام جمعى قرآن، نه مقام تفصیلش. قرآنِ یکجا، مقام جمعى قرآن که به رسول اکرم صلی‏ الله‏ علیه ‏و آله عنایت شده است. و [قرآن] بعد از آن مقام جمعى، در طول بیست و سه سال، تنزلات تفصیلى پیدا کرده است. این نزول قرآن بى ارتباط با شب قدر نبوده است.

[این اتفاق هم تصادفی نیست] انا انزلناه فى لیله القدر، نه این که تصادفاً [قرآن] در این شب [نازل] شد. این که بگویند فلانى در فلان روز آمده، هر روز مى‏ آمد مى‏ شد، اما حالا در عین حال، فلان روز آمد. [اما نزول قرآن این طور نیست،] این جور نیست که بگوئیم شب قدر شبى است، حالا نزول قرآن هم تصادفاً در آن شب بوده [و] در واقع تقارن بوده! نه، تقارن نیست. اصلاً خود لیله القدر با خصوصیاتى که دارد در نزول قطعى قرآن نقش دارد. یعنى در این زمان باید این قرآن به رسول الله صلی ‏الله ‏علیه‏ و آله نازل بشود، در همین شب باید نازل بشود نه در غیر این شب! وقتش این شب است!

از تذکرات حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی.

ارتباط با امام زمان (ع)

🌸 “امام زمان (ع) وارث همه‌ی انبیاء و اولیاء و خاتم ولایت الهی است”

🔹هر فیضی به شما برسد به واسطه ی آن حضرت خواهد بود ؛ چه متوجه امام زمان‌(ع) باشید یا نباشید ؛ بدانید یا ندانید ؛ بفهمید یا نفهمید ؛ واسطه ی فیض است ؛ “باب الله” است “عین الله” است …

🌸 “دعا برای تعجیل فرج و ارتباط با حضرت امام زمان(ع) را وظیفه ی خود بدانید”

{سال ۱۳۶۹ هجری شمسی}

روز رحمت

🌺 روز رحمت 🌸

🔸️ “اوقات با همدیگر یکسان نیست … لحظه ها با همدیگر یکسان نیست …. ما یکسان می‌بینیم … ولی اینطور نیست.”

🔹️ یکی از لحظه های رحمت که حساب خاصی دارد شب و روز عید مبعث است.

🔸️ این روز را باید مغتنم بدانید و از خدای متعال نجات خود را بخواهید.

✅️ همچنین یکی از شروط اساسی دعا این است که دعا را به صورتی جمعی بکنید؛ یعنی طلب خیر از خداوند را ابتدا برای سایر مؤمنین داشته باشید.

#عید_مبعث #رسول_الله (ص)

مقالات جلد ۱

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب مقالات جلد ۱ (تجدید چاپ بیستم)

مبانی نظـــری تــزکیه

آیت الله استـــاد محمد شجاعی

چاپ انتشارات سروش

تلفن مرکز پخش انتشارات سروش : ۰۲۱۶۶۴۹۳۶۲۲ — ۰۲۱۸۸۳۱۰۶۱۰

فهـــرست

مقــدمه …

۱- چه بــوده ایم یا در پشت پـرده چه هستیم

حقیقت اصلی انســــان و صورت اولیه او…

۲- چه گشتــه ایم یا چگونه در پس پـرده افتاده ایم

تنزّل انســان از صورت اولیه و چهره اصلی خویش …

۳- چه می تــوانیم باشیـم یا با کنار زدن پـرده ها چه می شویم

خــروج از حـُجب ظلمانــی …

افاضـات ، اشــراقات ، و اشــارات ربوبــی …

ظهــور و تجلیـّـات انـــوار …

مکاشفــات و مشــاهدات …

تجلّیـــــات …

شهــود و فنـــاء …

خاتمـــه …

 

🏴مُصحف حضرت زهرا (س)

🏴مُصحف حضرت زهرا (س)

قلب شریف حضرت زهرا (س) مَسکن مشیت حق بود ، دعا می کرد اما دعا نکرد و مساله ی اساسی با آن وصفی که در مصحف حضرت زهرا (س) علاوه بر آن خبرهایی که رسول الله (ص) به ایشان داده بود ، در مصحف خود آن حضرت بود و خبرها از طریق جبرئیل داده شده بود و این مقام بالای آن حضرت از لحاظ رضا به قضای خدای متعال است ؛

اصلا لب به دعا نگشود و دعایی نکرد و الا اگر دعا می کرد نه تنها در آن روزگار می شد آن چه می شد بطوری که خودش فرمود ، حتی برای بعد هم دعا نکرد؛

یک کلمه دعا نکرد و اگر دعا می کرد همه آن مصائبی که برای خود آن حضرت و فرزندانش و برای حضرات معصومین(ع) پیش آمد و در خصوص هر آنچه که می خواست دعا می کرد بطوری که خودش فرموده ، دعایش را به سرعت اجابت یافته می یافت ؛

🔻اما رضای به قضا الهی مساله ای است که من و شما نه می فهمیم و نه اهلش هستیم و نباید اینطور دعا کنیم که نتوانیم تحمل کنیم ،
دعای ما باید این باشد که “ربنا لا تحملنا ما لا طاقه لنا به”.

#آیت_الله_شجاعی (ره) ۱۳۷۱ شمسی

کوثر الهی چه کسی است؟

🏴  إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَر  🏴

“حضرت زهرا سلام الله علیها کوثر الهی است ؛ همه از برکات ایشان سیراب می‌شوند و نجات پیدا می‌کنند.”

سال ۱۳۶۸ هجری شمسی

عصر ظهور امام زمان (ع)

🔸 ظهور حضرت ولی عصر (ع) در یک بحران و درگیری عالم گیر ، خواهد بود.

🔻از سوی دیگر در وقت ظهور آن حضرت، القای شبهات به گونه ای خواهد بود که انسان آن القائات شیطانی را به صورت یک موجود غیر عادی و غیبی خواهد پنداشت.

#ظهور #امام_زمان(ع)  ۱۳۷۱ شمسی #آیت_الله_شجاعی(ره)