استاد محمد شجاعی

معنی دقیق حسد

⚠️مرضی است در قلب…

📌 حسد عبارت است از نوعی حالت ناخشنودی و تحرک درونی در قلب نسبت به نعمت ها و فضیلت های دیگران.

📌 آنچه بخاطر وجود حسد در گفتار یا عمل در شخص حاسد جلوه میکند هرکدام عنوان و حساب جداگانه‌ای پیدا میکند و قرآن هم همین دوست داشتن درونی بدی برای دیگری و دوست نداشتن قلبی خوبی برای دیگری را بعنوان خصلت بدِ حسد یاد کرده‌است.

🔸 البته اگر کسی از وجود حسد در دل خود بیزاری پیدا کرد و از این حرکت درونی خود بدش آمد، چنین شخصی از شر حسد محفوظ شده‌است و این حالت حسد معفوّ نامیده شده‌است.

🔹 مؤمن باید نسبت به همه ناصح باشد. یعنی سعی بکند خوبی ها و نعمت ها در دست همه بدون استثنا باقی باشد و از این مسأله خوشحال و راضی باشد و در این مورد دعا و سعی هم بکند. این مرحله‌ای بالاتر از مراحل گفته شده است و رسیدن به آن احتیاج به مجاهدت های فراوان دارد.

☀️۱۳۶۲ شمسی مباحث تزکیه وخودسازی

#آیت_الله_محمد_شجاعی (ره)

کبر در برابر بندگان خدا

“کبر در برابر بندگان خدا”

⁉️ چگونه انسان می تواند خودش را از دیگری برتر بداند در حالی که به عاقبت خود علم ندارد؟

🔸️ عاقبت انسان، جز برای خدا، برای کسی روشن نیست.

✅️ بخشی از بیانات حضرت علامه محمد شجاعی (ره) در خصوص کبر در برابر بندگان خدا (بحث مبانی نظری و عملی تزکیه و خودسازی) ۱۳۶۳ شمسی

کیفیت دعا

بسم الله الرحمن الرحیم

از تذکرات آیت الله استاد محمد شجاعی مد ظله العالی
درباب کیفیت دعـا و جبران مافـات

در زمانی که حال دعـا ندارید، استغفـار کنید، اگر برطرف نشد، باز هم استغفــار داشته باشید و سعی کنید استغفـار و طلب بخشش درست و واقعــی باشد. در هر حال، شرایط دعـا که از جمله: اصرار در دعا ، حضــور قلب و توجــه باطنی و خــوشبین بودن به اجابت دعــاو حالت انــابه و تضــرّع و … است، را داشته باشیـد.
متوجه این نکته باید بود که حـال داشتن در دعـا فقـط از جانب خـدای متعال است که او حال دعا را می دهد و ما فقط اصـرار و شـرایط دعا را باید سعـی کنیم، داشته باشیم و غــافل از دعـا نباشیم و باید سعــی خود را بکنیم.
اشتبـاه است که دعـا را فقط برای حـالِ عبـادت پیدا کردن بخوانیـم؛ البته حـال در دعـا بسیار خوب است و لازمـه آن هم، این است که ما اهـل مراقبــه باشیم. در طـول روز، غفــلت نداشتــه باشیم؛ متوجه حــق باشیم؛ گنـاه و عصیـانی مرتکب نشویـم تا هنگــام دعـا هم حــال پیــدا کنیم. و همین مسئله غافــل بودن و اهـل غفلت بودن، مانـــع دستیــابی به حـــالِ منــاسب در دعاست.

ازتذکرات معظم له ۲/۲/۱۳۶۷

تبدیل غذا به عقل و ایمان

🌙 بسم الله الرحمن الرحیم

«لقمه تبدیل به عقل و ایمان مى‏ شود»

… جمله‏ ای [را] پسر خود من و آن همراهى که با او بود از آقاى بهجت نقل کردند که…گفتند ، هر لقمه‏ ای که به دهانتان مى‏‌گذارید ، آن را لقمه ندانید ، [بلکه] ایمان است ، عقل است ، فکر است ، روش است ، عمل است !.

البته این برداشت از آیات و روایات است ، اما جمله را به این شکل گفتن ، گاهى از بزرگان هست که انسان خیلى به دلش مى‏ نشیند؛ غذایى که مى‏‌خورى نگو غذاست ، ایمان مى‏‌خورى! یا ایمانت خراب خواهد شد یا ایمانت خوب خواهد شد ، عقل است [که] مى‏‌خورى که یا عقلِ کج خواهد بود یا عقلِ درست خواهد بود ، فکر است که مى‏‌خورى ، یعنى مبدل به فکر و عقل و ایمان خواهد شد…

… غذاى حرام که خوردى معلوم است چه خواهد شد ، چه فکرى از آن متولد خواهد شد ، چه عقلى از آن متولد خواهد شد ، ایمان به چه صورت خواهد آمد. اینها همه غذاهاست که به این صورت در مى‏‌آید.

حالا حرامها را که نمى‏‌خورید ، مُشتبهات را هم نخورید ، هر جایی غذا نخورید ، غذاى هر کسى را نخورید ، غذاى هر مهمانخانه اى را ، هر هتلى را نخورید ، مگر این که جایى را پیدا کنید که بدانید غذایش حلال است ، خوب است. ولى [اگر] برایتان مشتبه شد ، نخورید ، یعنى فکر نکنید چیزى نیست ، نزد اهل باطن این مُسلّم است [که اگر] شما یک غذاى مشتبه خوردید ، هر چه تلاش کنید ، حال عبودیت در شما پیدا نخواهد شد! ما عالم را و سرّش را نمى‏‌فهمیم !.

مواظبت کنید که از عقل خودتان نخواهید که به شما بفهماند که چرا غذاى حرام نمى‏ گذارد قلب من به حال بیاید. عقل مى‏ گوید که من معذرت مى‏‌خواهم ، اینجا جاى من نیست ، من در این میدان نمى‏‌توانم جَوَلان داشته باشم ، این را از فوق من بپرسید ؛ [فوق او] کیست؟ وحى است ؛

اگر عقل اینها را دریافت مى‏‌کرد که دیگر وحى نمى‏‌خواست. عقل را به کار نبرید که چطور مى‏‌شود! اینها را شنیدید ؛ ولى گاهى من مى‏‌ترسم عقلتان را به کار ببرید ، که عقل بیچاره کارش این نیست ؛ آن (عقل) هم بیاید ، شما هم به شک بیافتید که زیاد قبول نکنید! …

🔹این کار وحی است…

✅ «بی توفیقی و غذای حرام و مشتبه»

… غذاى حرام نمی گذارد ما حال پیدا کنیم، نمی‌گذارد انسان قلبش به حال بیاید، نمی‌گذارد انسان رقّت قلب پیدا بکند. [اگر] عقلتان دریافت نکرد ، نگوئید حالا این دستورى است که معلوم نیست چگونه است! عقل کارش این نیست.

مانند این است که مثلاً شما گوشتان را بگیرید به طرف آن گل زیبایى که بوى خوبى هم دارد، قیافه خوبى هم دارد و هى به گوشتان بگوئید: می‌بینى چقدر زیباست! حالا چشم را هم بسته‌‏اید! گوش بالاخره شعور دارد، درک دارد ، ولى می‌گوید: مرا ببخشید ، این که می‌گویى از من برآورده نیست، بفرمائید به سراغ چشمتان بروید، اگر از منِ ( گوش ) چیزى بخواهید ، بپرسید، [باید این را بپرسید که] این صدا خوب است، ( یا ) آن صدا بد است، ( منِ گوش ) این را تشخیص می‌دهم.

یا چشمتان را به گل بدوزید و بگوئید: می بینى چقدر بوى خوب دارد؟ می گوید: این کار از من برآورده نیست ! به سراغ شامّه برو.

عقل کارش این نیست ، عقل می گوید برو به سراغ وحى ؛ منِ (عقل ) نمی‌فهمم غذاى حرام و شبهه ناک چگونه انسان را بى‌توفیق می کند ، برو از وحى بپرس! بدان حتمى است…

ادامه دارد… .

✅ ازبیانات حضرت استاد درماه مبارک

 

لیله القدر

بسم الله الرحمن الرحیم

درک لیله القدر یک معنى مخصوص دارد. در لحن دعاها هست که خدایا مرا موفق بکن به درک لیله القدر و یا مثلاً در عرف گفته مى‏ شود: فلانى موفق به درک لیله القدر شده یا آرزویى است براى اهلش که موفق بشوند به درک لیله القدر.

این همه براى ما و شما لیله القدر آمده و گذشته ولى ما درک نکرده‏ ایم. آیا آن شبها ما نبودیم؟ چرا بودیم. بیدار نبودیم؟ چرا بیدار هم بودیم! اما آیا لیله القدر را درک کرده ایم؟ خیر! لحن دعاهایی که درک لیلهالقدر را خواسته ‏اند، خودش معلوم مى ‏کند [که] این نیست که مثلاً شب لیله القدر را انسان بیدار باشد و به عبادت هم بگذراند و آن شب هم که بیدار مى‏ ماند و عبادت مى ‏کند، لیله القدر باشد، او درک کرده باشد!… همه مؤمنین مادامی که عمر دارند هر سال یک بار لیله القدر را [ظاهرا] درک می کنند. حالا مثلاً [اگر] شصت سال عمر داشته باشند، شصت بار لیله القدر را درک می ‏کنند؟ اینجور نیست. حتى آن کس که روزه می ‏گیرد و شبهاى لیالى قدر را هم بیدار می ‏ماند، گرچه خوب است و توفیق است، ولى این که موفق به درک لیله القدر [شود]، آن هم چندین بار، بعید است آن لحن‏ ها این را نشان بدهد. …لحن [دعاها] نشان مى ‏دهد درک لیله القدر چیز خاصّى است و معناى بخصوصى دارد، که [البته] عاید کسانى خواهد بود که ایمان داشته باشند و عامل باشند و روزه باشند و شب هاى لیالى قدر هم على الحساب بیدار و مشغول عبودیت، به معناى خاص باشند … این معناى مخصوص از درک لیله القدر ـ آن اندازه که من متوجه مى‏ شوم ـ این است که، این بى ارتباط نیست با اناانزلناه فى لیله القدر، یعنى نزول قرآن! حقیقت قرآن، حقیقت بالاى قرآن بصورت دفعی ‏‏‏اش.

نزول دفعى قرآن [آن است که] قرآن یکباره به قلب رسول اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و آله [نازل شده است] که [این از] مراتب نزول قرآن است. [این نزول دفعی هم فقط] یکبار شده است، در ماه مبارک رمضان هم شده است، یک شب هم شده است که آن شب، شب قدر است، [که در آن شب، قرآن به صورت یکجا] به دل رسول الله صلوات‏ الله‏ علیه‏ و آله [نازل شده است] و بعد هم بصورت تفصیل در بیست و سه سال آمده است که [این نزول تدریجی و] تفصیلی می ‏شود: «تنزیل».

درک لیله القدر با این مسئله نزول قرآن در لیله القدر بى ارتباط نیست. یعنى خود نزول قرآن با لیله القدر بى ارتباط نیست. [البته] اصل [و] مقام جمعى قرآن، نه مقام تفصیلش. قرآنِ یکجا، مقام جمعى قرآن که به رسول اکرم صلی‏ الله‏ علیه ‏و آله عنایت شده است. و [قرآن] بعد از آن مقام جمعى، در طول بیست و سه سال، تنزلات تفصیلى پیدا کرده است. این نزول قرآن بى ارتباط با شب قدر نبوده است.

[این اتفاق هم تصادفی نیست] انا انزلناه فى لیله القدر، نه این که تصادفاً [قرآن] در این شب [نازل] شد. این که بگویند فلانى در فلان روز آمده، هر روز مى‏ آمد مى‏ شد، اما حالا در عین حال، فلان روز آمد. [اما نزول قرآن این طور نیست،] این جور نیست که بگوئیم شب قدر شبى است، حالا نزول قرآن هم تصادفاً در آن شب بوده [و] در واقع تقارن بوده! نه، تقارن نیست. اصلاً خود لیله القدر با خصوصیاتى که دارد در نزول قطعى قرآن نقش دارد. یعنى در این زمان باید این قرآن به رسول الله صلی ‏الله ‏علیه‏ و آله نازل بشود، در همین شب باید نازل بشود نه در غیر این شب! وقتش این شب است!

از تذکرات حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی.

روز رحمت

🌺 روز رحمت 🌸

🔸️ “اوقات با همدیگر یکسان نیست … لحظه ها با همدیگر یکسان نیست …. ما یکسان می‌بینیم … ولی اینطور نیست.”

🔹️ یکی از لحظه های رحمت که حساب خاصی دارد شب و روز عید مبعث است.

🔸️ این روز را باید مغتنم بدانید و از خدای متعال نجات خود را بخواهید.

✅️ همچنین یکی از شروط اساسی دعا این است که دعا را به صورتی جمعی بکنید؛ یعنی طلب خیر از خداوند را ابتدا برای سایر مؤمنین داشته باشید.

#عید_مبعث #رسول_الله (ص)

دعا کردن هنگام مرگ

🔶️ با توجه به فشار ها و داشتن حالت اضطرار در هنگام مرگ، انسان از خداوند طلب مهلت داشته و انتظار این را دارد که خداوند او را در این حالت بسیار سخت و وحشتناک یاری نماید.

🔶️ اما وقتی که زمان مرگ انسان فرا رسد این دعا و طلب باقی ماندن در این دنیا اجابت نخواهد شد.

🔶️ در ادامه با توجه به عدم استجابت این دعا، شیطان شک و تردید در اصل وجود خداوند را به انسان القا می‌کند و در صورتی که انسان با حالت شک و تردید وارد نظام برزخی شود، مخاطرات بسیاری دامن گیر انسان خواهد شد.

#برزخ #تشکیک_شیطان

کوثر الهی چه کسی است؟

🏴  إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَر  🏴

“حضرت زهرا سلام الله علیها کوثر الهی است ؛ همه از برکات ایشان سیراب می‌شوند و نجات پیدا می‌کنند.”

سال ۱۳۶۸ هجری شمسی

حرکت در برزخ _ بخش ۴

🔹عالم پس از مرگ🔻
🔸تکامل و حرکت در برزخ ۴ 🔸

یکی از بحث برانگیزترین مباحث عالم پس از مرگ، “برزخ” و اثبات سیر تکاملی در برزخ ( قسمت چهارم )

🔹مجموعه مباحث معاد گنجینه ای است ارزشمند از بیانات #علامه_شجاعی (ره) که درسال ۱۳۶۵ شمسی ایراد شده است.

هشتمین سالگرد

✔️”هشتمین سال روز ارتحال و عروج ملکوتی علامه آیت الله محمد شجاعی ۱۶ ربیع الاول ۱۴۳۷ قمری مطابق با ۷ دی ماه ۱۳۹۴ شمسی”

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

بیانات حضرت استاد در باره حضرت رسول اکرم(ص) در متن کلیپ ، مربوط به شب ۱۷ ربیع الاول ۱۳۶۷ شمسی است.
#سالگرد
#آیت_الله_شجاعی

حاکمیت حق

🌹”حاکمیت حق”

🔹نوع انسان چه بخواهد چه نخواهد ، با ظهور حضرت #ولی_عصر (عج) در مسیر اصلی خویش خواهد افتاد ، زیرا این #مشیت_حق و خواسته ی تکوینی خداوند متعال است که همه انواع موجودات در راه باشند و از این رو نوع یا انواعی – هرچند محدود و اندک _ همچون نوع انسان که در صراط مستقیم و به سمت هدف خود قرار ندارند باید در همین نظام دنیوی و #عالم_مادی در مسیر اصلی خود قرار گیرند و این امر در خصوص نوع انسان با ظهور #حضرت_مهدی (ع) محقق خواهد شد و این امر شدنی است ؛

🔸چنانکه حضرت امام باقر(ع) در روایتی این نکته ظریف را خاطر نشان ساختند.

ابو الجارود از #امام_باقر (ع) نقل کرده که حضرت فرمود « اگر شما انسان ها این امر را {یعنی حاکمیت حق و قرار گرفتن تحت #ولایت اولیاء که مسیر اصلی نوع انسان است و با ظهور حضرت مهدی(ع) محقق می شود} ترک کنید و نخواهید، خداوند آن را ترک نخواهد کرد» .

📚#کتاب_بقیه_الله(ع) نوشته استاد آیت الله شجاعی (ره)

#ظهور #مهدی(ع) #عصرظهور #آیت_الله_محمد_شجاعی (ره)

خاتــَم و خاتـِم

بسم الله الرحمن الرحیم

انشاالله خدا هیچ وقت ما و شما را از امام زمان سلام الله علیه جدا نکند؛ اعمالی که من و شما داریم هر روز به اذن الله به امام زمان صلوات الله علیه، عرضه می شود؛ حضرت بقیه الله سلام الله علیه و عَجّل الله تعالی فی فرجه، هم خاتــَم هست و هم خاتـِم.
چند جمله از علماء و عرفای اهل سنت عرض می کنم، از یَنابیع المَودّه که کتاب عالِم حنفی است، عارف و عامل بوده و خیلی هم مرید داشته است …

از ینابیع الموده است درخصوص این آیه: قُل لا اَسئلُکُم عَلیه اَجراً اِلّا المَوَدهَ فِی القُربی، بگو به همه مردم من در برابر این رسالت هیچ اجری نمی خواهم مگر با اهل بیت من خوب رفتار کنید و از در دوستی بیایید. که خیلی خوب آمده اند!! .

صحیح بُخاری که یکی از کتابهای صحیح سنّی هاست همانطور که ما چهار کتاب صحیح داریم، اصول کافی، من لایحضره الفقیه، استبصار، تهذیب، در این کتاب صحیح بخاری از ابوبکر ( از آنها نقل می کنم ) نقل کرده که گفت: رسول الله را مراقبت کنید در خصوص اهل بیتش.

مُحی الدّین عربی بظاهر سنّی بوده، خدا می داند سنی بوده یا نه، پدر عرفان است و مقبره اش در سوریه، یک عارف بسیار بزرگ است، شیخ اکبر نام دارد، مُلاصَدرا در کتابهایش از او به نام شیخ اکبر یاد کرده است و مطالبی گفته، خیلی چیزها می دانسته، علم حروف را می دانسته …

عالِم سنّی (در ینابیع الموده) از مُحی الدین نقل کرده در کتاب عنقاء المغرب که از کتابهای محی الدین ابن عربی است، در بیان مهدی موعود علیه السلام و وزرای امام .

یکی از کتابهای معروف و بزرگ ابن عربی، فتوحات مکیه است که در چهار جلد بزرگ است؛ در باب ۳۶۶ فتوحات مکیه گفته: من حضرت را زیارت کرده ام ( در جای دیگر کتاب گفته ) در اطراف شام؛ منزل وزرای مهدی ظاهر خواهد شد در آخر الزمان که بشارت داده به ظهورش رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ( که منظور حضرت مهدی صلوات علیه است )، برای خدا خلیفه ای هست، خروج می کند در حالتی که در روی زمین ظلم و جور پر شده است، همه زمین را پر از قسط و عدل می کند، اگر از دنیا نمانده باشد مگر یک روز، خدا آن روز را آنقدر طولانی می کند که این خلیفه رسول الله (ص)، به ولایت برسد، با او بیعت می کنند. آنها که بیعت می کنند بین رکن و مقام در کنار کعبه. اموال را بین مردم بالسویّه تقسیم می کند و در بین مردم با عدالت کامل رفتار می کند، قضایا را حل و فصل می کند، زمانی خروج می کند که اثری از دین نمانده است، هرکس با ایشان مخالفت کند کشته می شود، هر که مخالفت کند مخذول می شود، از دین آنچه را که دین اصلی بوده همان را ظاهر می کند، اگر رسول الله (ص) زنده بود آنچه او زنده کرده، تصدیق می کرد.

همه مذهبها را از روی زمین برمی دارد فقط یک مذهب می ماند و دشمنی های مختلف هم هست ( که او امام نیست …) با اینکه دشمن هستند ولی اجبارا تحت حکم امام زمان، مجبور هستند، به طیب نفس نیست، می ترسند و باید تابع حکم امام باشند چون از شمشیر و سطوت او می ترسند و به اموال هم چشمداشت دارند اما عامه مردم شاد می شوند و با او بیعت می کنند.

درجای دیگر کتاب ( فتوحات) گفته: اصحاب خاص ایشان ۳۱۳ نفرند، اولین کسانی هستند که با امام بیعت می کنند، هر جای کره زمین باشند شب، صبح نزد امام حاضر هستند، افراد خاصی هستند با ابرها سیر می کنند ( تعابیری است که به تناسب زمان باید سنجید یا با طیّ الارض )؛ بیعت می کنند با او آنهایی که عارف بالله هستند (۳۱۳ نفر ) اهل حقایق هستند، اهل شهودند … و برای امام رجال الهی هستند که دعوت او را اقامه می کنند، آنها وزرای امام هستند، کارهای مملکت امام زمان را تقسیم می کنند و انجام می دهند.

محی الدین در ادامه گفته، او خلیفه ای است که خدا او را مخصوص کمک می کند، زبان حیوانات را هم خوب می فهمد ( مانند حضرت سلیمان ) عدالتش بین اِنس و جنّ همه جا سرایت می کند، وزرای ایشان کارهای او را انجام می دهند، همه شان غیر عرب هستند، عربی در بین آنها نیست ولی به زبان عربی صحبت می کنند، برای آنها حافظی هست که آنها را حفظ میکند، از جنس خودشان نیست، از عالم بالا و از ملکوت هستند، خدا را گناهی نکرده اند و از افضل امنای امام زمان صلوات الله علیه هستند آن حافظان.

شیخ احمد جام که از عرفای بسیار بزرگ و صاحب کتاب اشعه اللمعات که ظاهرا سنی هم بوده است این چنین گفته است:

من ز مهر حیدرم  هر لحظه ام  د ر دل صفاست
ازپی حیــدر حسـن   ما را  امام و  رهنماست

همچو قلب افتــاده ام بر آستــــان بو الحـــــسن
خاک نعلین حسین بر هر دو چشمم توتیاست

عسگــری نــور دوچشـم عالم است و آدم است
همچو یک مهدی سپهسالار در عالم کجاست

مولوی هم در دیوان کبیرش این اشعار را گفته است که دیگر در چاپهای اخیر این اشعار حذف شده، چرا حذف شده؟!!

ای سرور مردان علی مردان سلامت می کنند
وی صفدر  مردان  علی مردان   سلامت می کنند

با قاتـل کفـار گــــو   با دیــــن و   با دینـــدار  گو
با حیـــدر کـــّرار گو مستـــان    سلامت می کنند

با دُرج   دو گوهــر بگو با   بــرج   دو  اختــر  بگو
با شُبــّر  و شُبّیــر گو مستــــان سلامت می کنند

با زیـن دین   عــابد بگو   با  نور دین  باقـــر  بگو
با جعفــر صـادق  بگو  مستــان سلامت  می کنند

با موســی کاظــم بگو با طوســـی عالـــم  بگو
با تقــــــی قــــائم  بگو مستــان سلامت می کنند

با میر دین هادی بگو  با عسگری مهــدی  بگو
با آن ولـی مهــدی بگو  مستـان سلامت می کنند

با  بــاد نــوروزی  بگو   با  بخت  فیـــروزی   بگو
با شمس تبــریزی بگو  مستــان سلامت می کنند

 

بیاناتی از استاد آیت الله محمد شجاعی درخصوص امام زمان صلوات الله علیه

حرکت در برزخ _ بخش ۳

” تکامل و حرکت در برزخ ” ۳

یکی از بحث برانگیزترین مباحث عالم پس از مرگ، “برزخ” و اثبات سیر تکاملی در برزخ ( قسمت سوم )

مجموعه مباحث معاد گنجینه ای است ارزشمند از بیانات #علامه_شجاعی (ره) که درسال ۱۳۶۵ شمسی ایراد شده است.

رساله محبت تجدید چاپ هفتم

بسم الله الرَّحمن الرَّحیم

 

کتاب “رساله  محبت”

 آیت الله استاد شجاعی (ره)

انتشارات سروش

چاپ اول ۱۳۸۷

به انضمام”نه کلام” در باب معارف الهی

تلفن مرکز پخش انتشارات سروش : ۰۲۱۶۶۴۹۳۶۲۲ — ۰۲۱۸۸۳۱۰۶۱۰

 

بخش اول/ رساله محبت
فصل اول / ایمان حقیقی، وصف دل و شأن آن است
فصل دوم / عبادت اصلی، وصف دل و شأن آن است
فصل سوم / علم و ادراک، در اصل، وصف دل و شأن آن است
فصل چهارم/ تحول دل، حالات و آثار و آداب
فصل پنجم/ محبت
فصل ششم/ آثار محبت و آداب آن

بخش دوم/ نه کلام
کلام اول/ معارف در مخاطره دو عامل
کلام دوم/ ضرورت تبیین صحیح معارف و برکات این تبیین
کلام سوم/ تصویر ناصحیح معارف و تبعات آن
کلام چهارم/ غیب روزه و ضیافت الهی
کلام پنجم/ عبودیت
کلام ششم/ آیت خواب و آیت های موجود در آن
کلام هفتم/ کتاب یا صحیفه عمل انسان-به زبان معروف-نامه عمل
کلام هشتم/ خواب دنیاو غفلت از عالم عهد
کلام نهم / حذف ها و تغییرهای سؤال برانگیز

گزیده ای از کتاب رساله محبت:

ایمان حقیقی، وصف دل و شان آن است:
……….

قرآن کریم در آیات زیاد، به مناسبت های گوناگون، با الحان و تعابیر مختلف، و توأم با نکته ها و اشارتها، اهتمام خاصی روی « دلها » داشته، و برای « دلها» و به تبع آنها برای عقلها و فکرها و چشمها و گوشها حساب مخصوصی قائل شده است که متأسفانه مانند بسیاری از حقایق و معارف قرآنی مهجور گردیده است.
آنچه قرآن در این باب بیان فرموده، و اسراری که در آیات همین باب نهفته است، چیزی نیست که بشود در گفته ها و نوشته ها آورد، زیرا علاوه بر اینکه حقایـق نوری و مقاصد عالیه قرآن در این باب، مانند ابواب دیگر، چنان که هست، از ما محجوبان مستور است، آن مقدار هم که فهمیده می شود، ممکن نیست همه آن به گفته و نوشته بیاید، برای اینکه قسمتی مخصوص کسانی است که از مکاشفات و مشاهدات صحیح برخوردارند، یعنی یافتنی است و نه گفتنی و شنیدنی، قسمتی بسیار دقیق و عمیق است و برای اکثر اشخاص قابل فهم و هضم نیست، و قسمتی هم که می شود گفت و می شود فهمید، احتیاج به شـرح و بسط  طولانی دارد.
……….

گر گشـاید دل ســر انبان راز
جان به سوی عرش سازد  تُرکتاز

گر  زبان  گوید ز اســرار نهان
آتـش افروزد بســـوزد  این  جـهان
( دفتر اول مثنوی)

قرآن کریم، ایمان حقیقی را که در اصل، ارتباط باطنی با خدای متعال، عوالم غیب، و حقایق پشت پرده است، مخصوص دل، وصف آن، و شأن آن می داند.
مواردی از آیات قرآنی دراین باب را دراینجا می آوریم و برای بازگذاشتن مجال تدبّر در آیات  شریفه، از ترجمه آیاتی که می آوریم صرف نظر نموده و فقط به ذکر جمله ها و نکته هایی که دالّ بر مقصود است اکتفا می کنیم، و به تعمّق در تدبّر هم توصیه می نماییم.

۱- در آیه ۷ سوره مبارکه حجرات می فرماید:

« … وَ لکِنَّ الله حَبّـبَ إلیکُمُ الایمانَ و زَیّـنَهُ فِی قُـلوبِکم  وَ کَـرَّهَ إلیکُمُ الکُفرَ وَ الفُسُوقَ وَ العِصیانَ … ».

این آیه از این معنا خبر می دهد که خدای متعال ایمان را برای مؤمنین محبوب گردانید و آن را در دلهای آنان زیبا و جذّاب قرار داد، و کفر و فسق و معصیت را برای آنان منفور کرد. پیداست که چنین ایمانی همان ایمان حقیقی است، زیرا وقتی انسان ایمان را دوست داشت و ایمان در دل او چنان جذاب بود که او را از کشیده شدن به سوی کفر و فسق و معصیت باز داشت، ایمان او ایمان به معنی کلمه، یعنی ایمان حقیقی خواهد بود.
……….

این ایمان دل است که کار ساز است، و آثار و برکاتِ ایمان را در بردارد، آثار و برکاتی که قرآن برای « ایمان » ذکر می کند.
ایمانی که در مرحله فکر و عقل است و در این مرحله باقی است و به دل راه نیافته است، ایمانی ابتدایی و صوری است، و چندان کار ساز نیست.
ایمان که در ابتدای امر به کمک فکر و عقل به دست می آید، و به صورت « عقیده » برای انسان است، مادامی که به دل راه نیافته است، از آثار و لوازم ایمان سهم چندانی ندارد.
……….

رمز قضیه جز این نیست که اینها همه آثار ایمان حقیقی، یعنی ایمان راه یافته به « دل » است؛ ایمانی که خدای متعال آن را « ایمان » و صاحب آن را « مؤمن » به حساب می آورد، نه آثار ایمانِ ابتدایی که ایمان ماست، و مشمول ِ « ولمّا یَدخل الایمـان فی قـلوبکُم ».

پس  چنان کن فعل خود کآن  بی زبان
باشد أشهَـــد گفتــن و عــین  بیـــان

تا همــه  تن  عضو  عضوات  ای  پسـر
گفته  باشد  أشهـد انــدر نفــع و ضرّ

رفتـن  بنــــده پی خــواجه  گــــواست
که منـم محکوم  و این مولای  ماست

( دفتر پنجم مثنوی )

ادامه دارد…

 

حرکت در برزخ _ بخش ۲

یکی از بحث برانگیزترین مباحث عالم پس از مرگ، “برزخ” و اثبات سیر تکاملی در برزخ (قسمت دوم)

🔹مجموعه مباحث معاد گنجینه ای است ارزشمند از بیانات #علامه_شجاعی (ره) که درسال ۱۳۶۵ شمسی ایراد شده است.